در فیلم پل خواب شهاب پسری جوانی است که قصد ازدواج با نامزدش را دارد. اما پس از اینکه پولهایش از طریق کلاهبرداری از دست میرود، او برای جبران بدهی اش به هر دری میزند تا اینکه…
تک تیرانداز ایرانی کابوسی مرگبار برای افسران و فرماندهان ارتش بعث شده است. صدام شخصا برای سر او جایزه تعیین می کند. مزدروان و زبده ترین نیروهای ارتش بعث عازم ماموریت می شوند تا دستور رسمی صدام عملی شود…
داستان فیلم دربارهٔ ماههای آغازین جنگ تحمیلی است. دورانی که خانوادههای شهرهای مختلف خوزستان به ناچار خانه، کاشانه و همهٔ دلبستگی خود را رها کردند و به شهرهای دیگر پناه بردند تا جان خود را نجات دهند...
این فیلم درباره بخشهایی از زندگی تیمسار منصور ستاری، فرمانده سابق نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و ساخت اولین جنگنده ایرانی است.
علی از یک خانوادهٔ مذهبی و بازاری است و به سنتور علاقهٔ زیادی دارد، وقتی شیفتگی او فاش میشود، ناچار بین خانواده و سنتور، دومی را انتخاب کرده و از خانواده رانده میشود. علی در موسیقی چنان تبحری پیدا میکند که شهرهٔ عام و خاص میشود و کنسرتهایش با استقبال غیرمنتظره ای روبرو میشود. علی در اوج موفقیت، عاشق هانیه میشود و با او ازدواج میکند، اما در غفلت و بیتوجهی رفته رفته به دام اعتیاد گرفتار شده و سپس بدبیاریهایش آغاز میشود، کنسرتهایش مجوز نمیگیرد و...
زندگی حامد آبان عکاس معروف با ورود معلم خصوصی پسرش، خانم نوایی ناگهان تغییر می کند و کار حامد به رفتگری می کشد و معروف به نارنجی پوش لیسانسه می شود. در این شرایط نهال همسر حامد خشمگین از این تحولات از خارج کشور بر می گردد و…
بغض داستان تلخ مهاجرت است . ماجرای پرتنش عشق و نفرت و داستان دو روایت از دو مقطع زندگی حامد و ژاله در استانبول است . ژاله و حامد دو جوان از نسل سوم مهاجران ایرانی هستند که ناخواسته تن به مهاجرت دادهاند .
عصبانی نیستم! داستان «نوید» با نقشآفرینی نوید محمدزاده دانشجوی ستارهدار و اخراجی است که برای فراهمآوردن حداقل شرایط زندگی در رویارویی با بیاخلاقیهای جامعه، با خود تمرین میکند تا «عصبانی» نباشد و در تلاش است تا دختر موردعلاقهاش «ستاره» با بازی باران کوثری را از دست ندهد.
همه امید زندگی مش حسن به تنها گاوی است که در طویله اش دارد و از وجود آن علاوه بر امرار معاش خانواده خود، افراد روستا را نیز بهرهمند میسازد. همه این مسائل باعث شدهاست که مش حسن دلبستگی خاصی به این گاو داشته باشد. اما روزی که مش حسن به شهر رفته، گاو به علت نامشخصی میمیرد و افراد روستا با موافقت همسر مش حسن نعش گاو را در چاه روستا میاندازند و پس از بازگشت مش حسن وانمود میکنند که گاو گریختهاست ولی او باور نمیکند و...
داستان این فیلم دربارهٔ پدر و دختر روزنامهنگاری است که همپای هم کار میکنند و هیچکدام به خاطر دیگری ازدواج نکردهاند. دختر در یک نشریه کار میکند و پدر هم بعد از مدتی دوباره دست به قلم میشود.