بزودی
چند میگیری گریه کنی 2 به کارگردانی علی توکل نیا محصول 1401 است. فیلم کمدی و طنز چند میگیری گریه کنی 2 فیلمی به نویسندگی رحیم بهبودیفر و تهیهکنندگی علی توکلنیا و حسن توکلنیا محصول سال 1398 است. این فیلم ادامه فیلم اول است که در سال 1385 اکران شدهاست.
رحیم به خاطر بدهی که نمی توانسته بپردازد، در زندان است. در طول دو روز مرخصی، او تلاش می کند که طلبکارش را قانع کند تا از شکایتش در ازای پرداخت مبلغ کمتری، صرف نظر کند. اما اوضاع آن طور که او فکر می کند پیش نمی رود.
داستان دختری است که بعد از سالها اقامت در خارج از کشور به ایران بازگشته و قصد ازدواج دارد..
ستاره دختر بیست ساله ای است که پس از مرگ پدرش که با موتورسواری روی دیوار مرگ گذران زندگی می کرده است، زندگی سخت و فقیرانه ای با مادرش اعظم و برادر کوچک ترش شهاب دارد. شهاب اکنون حرفه پدر را ادامه می دهد اما به دلیل بی علاقگی و ناشی بودن، مشتری چندانی ندارد و از همین رو محمود که با پدر شهاب و ستاره شریک بود تصمیم به بستن و تعطیلی دیوار مرگ می گیرد و پس از افتادن شهاب از دیوار و شکستگی پایش، در این امر راسخ تر می شود. ستاره با اصرار زیاد به محمود می قبولاند که خودش توانایی این حرفه را دارد و پس از تمرین فراوان، کارش با استقبال فراوان مشتریان و رسانه ها روبرو می شود…
این فیلم داستان امرالله خان و فتح الله خان است که بر سر انتخابات شوراها در یک روستا با یکدیگر رقابت می کنند و ماجراهایی پیش می آید و...
این فیلم داستان سه مأمور خارجی است که برای انجام عملیاتی با یک نقشه دقیق و از پیش تعیین شده وارد ایران میشوند اما از لحظه ورود با موقعیتهای ویژهای روبرو میشوند که برنامههای شان را به هم میریزد.
منیره و بابک زن و شوهری هستند که پس از 12 سال زندگی مشترک و داشتن یک فرزند، روابطشان به سردی کشیده است. منیره که از وضعیت موجود ناراضی است، برای فرار از شرایط رو به مواد مخدر و رابطه با مردی به نام فرید میآورد. در این وضعیت بابک نیز به زن خودش شک میکند و...
امیر که یک فرمانه پایگاه بسیج است، پس از آن که همسرش مورد تعرض یک مرد بانفوذ قرار می گیرد، باوجود مخالفت های نیرو های امنیتی، فرد مهاجم را بازداشت می کند و...
احمد با یک کامیون حامل گوشت به سمت پایتخت در حرکت است. او عجله دارد تا قبل از زایمان همسرش محموله را تحویل بدهد و به زادگاهش بازگردد. در یکی از شهرهای بین راه توقف میکند و همان لحظه انفجاری در میدان شهر رخ میدهد و مجسمهای که قرار بوده روز بعد پرده برداری شود منهدم میشود. احمد به سرعت از محل میگریزد. ( لازم به ذکر است که سکانس های مربوط به این قسمت از فیلم در منطقه ایوانکی استان سمنان فیلم برداری شده است ) مأموران امنیتی به او مظنون میشوند و پس از آزادی، در راه بازگشت با جوانی به نام مصطفی همراه میشود که به تازگی از زندان آزاد شده است. مأموران جاده را بستهاند. مصطفی که مشغول رانندگی است. کامیون را از میان آنها عبور میدهد. مأموران به تعقیب کامیون میپردازند. مصطفی کشته میشود و احمد بر اثر تجربهای که پشت سر گذاشته متحول میشود..
امین و اکوان به شهر جديدی مي روند تا زندگي تازه اي را شروع کنند. امين آرايشگر خوش قلب و مهربان است، اما اکوان که آدم حسود و طمع کاري است، حاضر نيست با تلاش و زحمت پول در بياورد...