گروهی رزمنده که برای یافتن «جعبه سیاه» مأموریت دارند درمحاصرة دشمن قرار میگیرند و شکست میخورند. گروهی دیگر به محل اعزام میشوند که رهبری آن به عهدهٔ برادر فرماندهٔ گروه قبلی است. موقع عبور از پرتگاهی که میان دو صخره قرار گرفتهاست و با سقوط یکی از افراد گروه به قعر دره، به ناچار گروه به دو دسته منشعب میشود..
رضا شایسته پس از سالها زندگی در غربت به ایران میآید تا پس از مرگ در خاک وطنش آرام بگیرد. تنها نگرانی شایسته این است که پس از مرگش کسی نیست که برای او مراسم ختم بگیرد و برایش گریه کند…
سیامک(ابوالفضل پور عرب) و دیبا(هدیه تهرانی)، نادر(امین حیایی) و رؤیا چهار جوان هستند که دست به سرقتی بزرگ از یک مراسم عروسی اعیانی میزنند. سیامک جواهرات سرقت شده را پیش نسرین(عسل بدیعی) که قصد دارد با او ازدواج کند، امانت میگذارد. از آن طرف دیبا هم روزگاری ماجرایی عاشقانه با سیامک داشته و هنوز هم عاشق اوست. شرکای سیامک به همراه سیامک به سراغ نسرین میروند؛ اما نسرین را نمییابند. نسرین جواهرات را در شرکتی که در آنجا کار میکند مخفی میکند..
زینال بندری، قاچاقچی سابقهدار تریاک، توسط ستوان احمد، رئیس اداره مبارزه با مواد مخدر، دستگیر و روانه زندان میشود، اما با پرداخت رشوه محکومیت خود را به حبس تقلیل میدهد و پس از یک سال، بهدلیل خوشرفتاری، آزاد میشود. بار دوم، که پس از درگیری و مجروحیت، در ملاقاتی که با عوامل شبکه گسترده توزیع مواد مخدر دارد، خام حرفهای آنها میشود و تصمیم میگیرد ستوان احمد را در دستگیری قاچاقچیان یاری دهد. او با کمک احمد، شبکه توزیع تریاک را متفرق میکند؛ ولی..
سیاوش پس از سرقت و قتل یکی از دوستانش که خواستگار خواهرش هم بوده، در محل جنایت با مهتاج که نظافتچی است، روبرو میشود ولی نمیتواند او را بکشد. او مدام با کابوس ناشی از جنایت دست و پنجه نرم میکند و کمکهای دوستانش جواد و رحیم و دختر صاحبخانه را هم که دل بسته اوست نمیپذیرد. بازپرس ابراهیمی که از دوستان رحیم است به او شک میکند ولی قصد دارد به شکل دوستانه به او نزدیک شود. در این میان تماسی از یک ناشناس که تهدید میکند همه چیز را میداند و ..
داستان فردی را روایت میکند که به اشتباه با یک فرمانده جنگ جابجا گرفته میشود و باعث به وجود آمدن اتفاقاتی در زندگی اش میشود..
سه دوست است که از دوران کودکی با یکدیگر قرار میگذارند تا کنسرتی را در جوانی روی سکوی نفتی برگزار کنند.
فیلم “توکل” روایت گر داستان “پولی نذر شده” است که در ماه محرم میان چند نفر چرخیده و برایشان مشکل گشایی می کند و نهایتا به دست صاحب حقیقی اش برمیگردد..
یک سرگرد ارتش به همراه افرادش که پسرش نیز در میان آنهاست، به مأموریت انفجار پل الخلیل در خاک عراق میروند. اما حین عملیات، پسر سرگرد به شهادت میرسد و او به همراه افرادش به اسارت نیروهای عراقی درمی آیند. در بازداشتگاه، سرگرد تظاهر به همکاری با عراقیها میکند و از این طریق موفق میشود به همراه سه تن دیگر از اسیران، نظر فرمانده بازداشتگاه را نسبت به ضبط یک مصاحبه تلویزیونی جلب کند..
محسن جوان ورزشکار، که در خانوادهای فقیر زندگی میکند، به گروهی مذهبی وابسته و به فعالیتهای سیاسی کشیده شدهاست. ساواک برای نابود کردن او، با طرح نقشهای محسن را به اعتیاد میکشاند. محسن یک شب در حال چاپ اعلامیه به محاصره مأموران میافتد و پس از درگیری دستگیر میشود. در زندان به دلیل اعتیاد اعضای گروهش را لو میدهد. پدر محسن برای یافتن فرزندش به تمام مراکزی که قاچاقچیان فعالیت دارند سر میزند، اما نشانی از او نمییابد..