
پس از اشتباه پیش رفتن یک ماموریت، فقط یک نفر از گروه مزدوران زنده می ماند تا انتقام هم قطارانش را بگیرد.
بیل فرلانگ که برای حمایت از خانوادهاش بهعنوان فروشنده زغال کار میکند، رازهای نگرانکنندهای را در صومعه محلی کشف میکند و با حقایقی درباره خودش روبهرو میشود؛ حقایقی که او را مجبور میکند گذشتهاش و سکوت همدستانه یک شهر کوچک ایرلندی تحت سلطه کلیسای کاتولیک را زیر سؤال ببرد.
سه نوجوان که به طور عجیبی توسط سرنوشت انتخاب شدهاند، قادرند با عطسه به بیست سال آینده سفر کنند. اما در برابر تهدیدی که میتواند دنیا را نابود کند، آنها تنها با حماقت و تواناییهای بسیار محدود خود مواجه هستند. برادران 'کینگ بمب' که ذهنی پیچیده دارند و ظاهرشان مانند بزرگسالان است، تنها امید آنها برای نجات دنیا هستند. آیا این تیم از بچهها میتوانند با دشمنان خود مقابله کنند و آینده را نجات دهند؟
26 اکتبر 1979، ترور رئیسجمهور، کشور را تکان میدهد. وکیل جونگ این-هو که دفاع از پارک ته-جو، دبیر دخیل در این ترور، را بر عهده میگیرد، وارد یکی از بدنامترین دادگاههای سیاسی تاریخ کره جنوبی میشود. با وجود اینکه پارک ته-جو به دلیل موقعیت نظامی خود با حکمی از پیش تعیینشده مواجه است، جونگ این-هو با تمام توان برای برگزاری یک دادگاه عادلانه میجنگد و از بیعدالتی روند دادرسی خشمگین میشود.
رابطه پیچیده کراون با پدر بیرحمش، نیکولای کراوینوف، او را در مسیری از انتقام با پیامدهای وحشیانه قرار میدهد. این رابطه او را برمیانگیزد تا نهتنها به بزرگترین شکارچی جهان تبدیل شود، بلکه به یکی از ترسناکترین افراد روی زمین نیز بدل گردد.
یک رزمی کار با استعداد که نمی تواند از کنار فردی نیازمند عبور کند با یک افسر آزمایشی متحد می شود تا به عنوان یک افسر هنرهای رزمی به مبارزه و پیشگیری از جرم و جنایت بپردازد.
قسمت سوم منتشر شد.
افسانه بانو اوک در دوران چوسان روایت میشود و داستان موفقیت یک زن برده در این دوره را بازگو میکند که نام، وضعیت اجتماعی و شوهرش ساختگی هستند. اوک ته یونگ، بردهای است که به یک کارشناس حقوقی تبدیل میشود و همیشه در تلاش است تا در هر شرایطی به مردم کمک کند. با این حال، او راز بزرگی دارد؛ رازی که....
داستان یک قاتل به نام رادنی آلکالا که در بحبوحه قتل به طور اتفاقی در برنامه بازی تلویزیونی محبوب شرکت کرد.
اوزی، پس از جدا شدن از والدینش زمانی که خانهشان در جنگل نابود میشود، توسط صاحبان مهربان یک پناهگاه حیاتوحش نجات داده میشود. آنها اوزی را در امنیت نگه میدارند و به تدریج به او زبان اشاره را آموزش میدهند. اوزی با ترکیب مهارتهای جدیدش و استعداد طبیعیاش در استفاده از شبکههای اجتماعی، بهسرعت مخاطبان جهانی پیدا میکند. زمانی که او متوجه میشود ممکن است والدینش زنده باشند، تصمیم میگیرد سفری را برای یافتن آنها آغاز کند و در عین حال جهان را از وقایعی که در جنگلهای بارانی رخ میدهد، آگاه کند، پیش از آنکه
یک اودیسه در زمان و خاطره، با محوریت مکانی در نیوانگلند که در ابتدا بهصورت یک بیابان و بعدها بهعنوان یک خانه، داستان عشق، فقدان، مبارزه، امید و میراث را میان زوجها و خانوادهها در طول نسلها روایت میکند.