بچه های یک روستا در تعطیلی تابستان تصمیم می گیرند تا به تیم فوتبال خود سر و سامان دهند. برای فائق آمدن بر مشکلات و موانع ، راهکارهای جالبی را در پیش می گیرند..
یک ماهی دم قرمز قرار است برای سبزی پلو ماهی سفره شب عید پخته شود که در این بین اتفاقات عجیبی می افتد..
جوانی بنام کمال (جواد رضویان) که شاگرد دوچرخه سازی است، در آستانه ازدواج قرار دارد و در صدد تأمین مخارج عروسی اش است که خبری را از رادیو میشنود مبنی براینکه وزارت کار و امور اجتماعی جهت حمایت از افرادی که معتاد بوده و ترک کردهاند مبلغ سه میلیون تومان بعنوان وام پرداخت خواهد کرد. کمال با شنیدن این خبر تصمیم میگیرد که معتاد شده و سپس ترک کند. اما در این بین ماجراهایی اتفاق میافتد که …
رؤیا فارغالتحصیل رشته موسیقی از وین تصمیم دارد آنچه را که میاندیشد در موسیقی به نمایش بگذارد. در این مسیر تعدادی نوازنده را انتخاب میکند که نیما جزو آنهاست و دلبستگی به نیما به او کمک میکند تا ملودیها را کامل کند..
جوانی برای زندگی و سکونت، به یک ساختمان مسکونی هشت واحدی وارد می شود. او در بدو ورود با رفتارهای نابهنجار اهالی ساختمان روبرو شده و تصمیم می گیرد تا به ساختمان سر و سامانی دهد تا اینکه و…
بهروز، پرستار یک پیرمرد ثروتمند به نام مظفر است. شوهر خواهر او سعی در ازدواج عمه بیوه اش با مظفر دارد اما مظفر، مادر بهروز را میبیند و تصمیم میگیرد با او ازدواج کند. این در حالیست که عموی بهروز پس از سالها از ژاپن برمی گردد و میخواهد طبق رسم خانوادگی شان با همسر برادر مرحومش ازدواج کند..
احمد پس از آزاد شدن از زندان تصمیم می گیرد از همسرش جدا شود. برخلاف او دوستش پرویز به دنبال ترك اعتیاد و تشكیل زندگی است. اما هر دو به یك گروه قاچاق چی مواد مخدر می پیوندند و..
بچههای یک شهر از دست بزرگترهای خود به تنگ آمدهاند. به پیشنهاد و کمک بادبادکی به شهری پرواز میکنند که خالی از بزرگترهاست. در آنجا بچهها امور شهر را در دست میگیرند و به کارهای مورد علاقه خود دست میزنند. اما پس از مدتی نظم شهر به هم میریزد و بچههای پشیمان تصمیم به بازگشت میگیرند. بزرگترها هم که به دنبال بچهها میگردند، پی میبرند که در حق آنها اهمال و بیتوجهی کردهاند. بچهها با بادبادک هایشان به شهر خودشان نزد بزرگترها بازمیگردند، این حادثه به آنها ثابت میکند که به وجود هم نیازمندند..
پسر جوانی به اسم بهرام به عنوان سرایدار به آپارتمانی می رود اما سبک زندگی او با همه سرایدارها فرق دارد . او خطاطی می کند و شعر می خواند. یکی از ساکنان آپارتمان، که مدتی است حال روحی خوبی ندارد، با بهرام صمیمی میشود. اما بهرام رازی دارد ...
وزارت بهداشت نیز تمایلی به ساخت این اثر داشت و در شرایطی که قرار بود در قالب فیلم ویدئویی تولید شود، به دلیل بازخورد خوبی که از پخش تلویزیونی آن حاصل می شود تهیه کننده و مسئولین تصمیم گرفتند تا آن را به صورت مینی سریال هم تولید کنند. موضوع این فیلم دربارهٔ اهدای عضو است..