خدمتکاری که در انگلستان پس از جنگ جهانی اول زندگی می کند، مخفیانه قصد دارد با مردی که دوستش دارد ملاقات کند قبل از اینکه او را برای ازدواج با زن دیگری ترک کند.
در حالی که قحطی و گرسنگی به کره ی زمین چیره شده، گروهی از ستاره شناسان تصمیم میگیرند تا با استفاده از یک کرمچاله ی فضایی که به تازگی کشف شده، محدودیت های سفر انسان به دور ترین نقاط فضا را از بین ببرند...
شاعر جوان جنگ بریتانیایی رابرت گریوز با لورا رایدینگ ازدواج کرده و صاحب چهار فرزند میباشد. رایدینگ با سرپیچی از قراردادهای جامعه مودبانه، با گریوز و همسرش که به عنوان یک اداره زندگی می کنند، نقل مکان می کند. سپس با آمدن جفری فیبز، شاعر خوش تیپ ایرلندی، این چیدمان تبدیل به یک چهارخانه می شود. اما به زودی تنشها و رقابتها آنقدر شدید میشوند که گریوز مظنون به تلاش برای قتل است…
بعد از پیدا کردن یک تفنگ قدیمی پسر جوانی به نیروهای مقاومت شوروی می پیوندد تا در مقابل نیروهای آلمانی بایستد و وحشت جنگ جهانی را تجربه میکند ...
راسوی نترس باک، برادران پوسوم شرور کراش و ادی را تشکیل می دهند تا به ماجراجویی جدیدی وارد خانه باک می شوند: دنیای دایناسورها.
هنگامی که مدیر کلوپ شبانه موفق دهه 80 تونی تاورز در کریسمس سوار قطاری جادویی می شود، متوجه می شود که هر واگن مرحله متفاوتی از زندگی او را در خود جای داده و اقداماتی که در یک واگن انجام می دهد مستقیماً بر زندگی او در واگن بعدی تأثیر می گذارد. آیا تونی می تواند زندگی خود - و زندگی افرادی را که دوستشان دارد - به سمت بهتر شدن تغییر دهد یا فقط اوضاع را بدتر خواهد کرد؟
وادا، دانشآموز دبیرستانی، پیامدهای عاطفی را که در پی یک تراژدی مدرسه تجربه میکند، بررسی میکند. روابط با خانواده، دوستان و دیدگاه او نسبت به جهان برای همیشه تغییر می کند.
در پاییز سال 1938 هیتلر آماده حمله به چک اسلواکی می شود و دولت نویل چمبرلین، نخست وزیر بریتانیا، با درماندگی به دنبال راه حلی است که صلح برقرار کند. یک کارمند دولت بریتانیا و یک دیپلمات آلمانی که در گذشته با هم هم کلاسی بوده اند، به مونیخ سفر می کنند تا درباره صلح گفتگو کنند.
یک افسر پلیس پس از شلیک تصادفی به یک سیاه پوست بیگناه با محاکمه روبرو می شود، در حالی که در دنیای پیچیده رسانه ها، عدالت، سیاست های نژادی و اخلاقیات خود می گذرد
ویل هانتینگ مستخدم بیست سالهی انستیتوی تکنولوژی ماساچوستس، ذهنی فوقالعاده خلاق دارد و پروفسور لامبو استاد ریاضیات کالج، به نبوغ او در ریاضی پی میبرد. حالا چون ویل زندگی پر دردسری دارد پروفسور با دوست قدیمی خود، روانپزشکی به نام شان مگوایر تماس میگیرد و ویل را نزد او میفرستد...