شبآهنگی همان تاکشوییست که انتظارش را دارید. برنامهای با رنگ هیجان و خنده با اجرای حامد آهنگی، و حضور مهمانهای محبوبی که از دیدنشان لذت خواهید برد...
مافیا نوعی مسابقه و سرگرمی دوستانه و خانوادگی است که در آن دو گروه مافیا و شهروند باید با آزمون و خطا یکدیگر را شناسایی کنند تا در نهایت بتوانند مافیا را از شهر بیرون کرده و شهروندان پیروز شوند. در برنامه «شب های مافیا» محمدرضا علیمردانی بازیگر و مجری کشورمان به عنوان لیدر یا برگزار کننده در بازی حضور دارد و در واقع فرمان بازی در دستان او قرار دارد. در این مسابقه بازیگران زیادی حضور دارند و روند مسابقه بدین شکل است که در هر فصل از 12 بازیگر برای حضور در این مسابقه دعوت به عمل می آید و در نهایت با 2 گروه 12 نفره مردان و یک گروه 12 نفره خانم های هنرمند این مسابقه آغاز می شود.
پشت صحنه و مراحل ساخت برنامه جوکر در قالب 3 قسمت جذاب پخش خواهد شد که دارای صحنه های جذاب این مسابقه می باشد.
«دینامیت» روایتگر داستان دو طلبه جوان و همدرس به نامهای هادی و محمد حسین است که در جستوجوی خانهای برای سکونت در تهران هستند. آنها پس از مدتی موفق به اجاره آپارتمانی در شمال شهر میشوند؛ آپارتمانی که در آن همسایگانی ساکناند که سبک زندگی و عقایدشان بهکلی با این دو طلبه در تعارض است. همسایه ساکن در یکی از واحدها مرد لاقیدی به نام اکبر است که امورات زندگیاش از فروش مشروبات الکلی و مواد مخدر میگذرد. همسایگان ساکن در واحد دیگر نیز دو خواهر خوشگذران به نامهای ساناز و زیبا هستند که هر هفته در واحد خود پارتی و دورهمی برگزار میکنند...
داستان دو دوست خلافکار است که به خاطر کلاهبرداری به زندان می روند و در زندان با پیرمرد در حال مرگی آشنا میشوند که به آنها نقشه یک گنج بزرگ را میدهد . این گنج هر تکه اش در یک خانه است و این دو رفیق می خواهند آنها را پیدا کنند…
ژوئن سال 1972، در ستاد فرماندهی دموکراتها در دل مجموعه واترگیت درواشینگتن، پنج سارق با وسایل مدرن استراق سمع دستگیر میشوند و پیگیری ماجرا توسط دو گزارشگر روزنامه واشینگتن پست، باب وودوارد و کارل برنستاین پس از چندی منجر به استعفای رئیس جمهور نیکسن میشود.
بن وید که مجرمی تحت تعقیب و سردسته یک گروه راهزن است؛ در شهر کوچکی در آریزونا دستگیر میشود. در حالی که افراد وید به سرکردگی چارلی پرینس به فکر آزادسازی او هستند؛ کلانتر مردان شهر را برای کمک به انتقال او فرامیخواند. آنها باید وید را با قطار ساعت 3:10 برای اجرای حکم اعدام، راهی یوما کنند. دن ایوانز که یک کشاورز و جانباز جنگ داخلی آمریکا است؛ در حال از دست دادن مزرعهٔ خود به دلیل بدهی است. او برای نجات مزرعه خود حاضر به شرکت در این سفر خطرناک میشود.
ریموندو، یک مبارز سابق مکزیکی، با مردی ناراضی که زندگی و رابطه اش با دخترش در حال از هم گسیختگی است، پیوند نامحتملی برقرار می کند.
تونی تصمیم دارد مارگوت، همسرش را به قتل برساند. او برای این کار مردی را استخدام می کند اما ماجرا آنطور که آنها تصور می کردند، پیش نمی رود
نیروهای «سائورون» رو به افزایشند و او متحدهای جدیدی بدست آوردهاست. ارتش «سارومان» اکنون آماده حمله به «آراگورن» و مردم «روهان» هست. از طرفی دیگر یاران حلقه از هم پاشیدهاند و «فرودو» و «سم» با امید اندکی که باقی مانده به سمت «موردور» میروند. متحدان جدیدی به «آراگورن»، و «مری» و «پیپین» پیوستهاند، و آنها باید از «روهان» دفاع کرده و بر «آیزنگارد» بتازند. در همین حال «سائورون» در حال پایهریزی یک حمله بزرگ به «گاندور» است و...