داستان این مستند درباره دیوید اتنبرو روایت کننده این مستند برجسته است که جزئیات بیسابقهای از واپسین روزهای دنیای از دست رفته دایناسورها را به تصویر میکشد. در این میان رابرت دی پالما به عنوان یک باستان شناس، با جستجو در تپههای داکوتای شمالی، به کشفی باورنکردنی در قبرستانی مربوط به ماقبل تاریخ به نام تانیس دست پیدا میکند. در حالی که دی پالما به دنبال شواهدی است که میتواند روزهای پایانی دایناسورها را به وضوح نشان دهد، دیوید اتنبرو با کمک پیشرفتهترین جلوههای ویژه، در زمان به دوران کرتاسه سفر میکند تا شاهد موجوداتی باشد که در اواخر عصر دایناسورها در تانیس زندگی میکردند.
داستان زندگی واقعی مردی به نام هری هفت را روایت میکند که در خلال جنگ جهانی دوم به اردوگاه کار اجباری آلمان نازی فرستاده میشود که در آنجا مجبور است برای زنده ماندن با هم سلولی های خود به مبارزه بپردازد
دو غریبه، خود را در یک اتاق گرفتار میبینند و در یک حلقه زمانی گیر کردهاند، بدون اینکه به یاد بیاورند چگونه به آنجا رسیدهاند، به زودی دنیایی را کشف میکنند که میدانستند از بین رفته است.
مزدورانی که چیزی برای از دست دادن ندارند برای نجات یک مهندس زیستی که در پناهگاه جنگ سرد زندانی شده است استخدام می شوند. با ورود به این مرکز شوم، زمانی که مورد حمله موجودی ناشناخته و مرگبار قرار می گیرند، خود را درگیر مبارزه ای برای جان خود می بینند.
مایکل یک روح است. . . زندگی در سایه با خانواده جدیدش، سالها دور از زندگی سابق خود به عنوان یک قاتل عشایری. وقتی کارفرمایان قدیمی اش برای دفن آخرین بازمانده خود باز می گردند، آرامش و ناشناس بودن او از بین می رود. با افشای حقیقت خود، مایکل باید از همسر و پسر متولد نشده خود با شکار کسانی که مسئول شروع مرگبار او هستند محافظت کند.
یک قاتل حرفهای به نام الکس متوجه می شود که پس از امتناع از تکمیل کار برای یک سازمان جنایی خطرناک، آنها به دنبال قتل او هستند. الکس در حالی که سعی در فرار از دست آنها دارد، حافظه اش را نیز از دست می دهد و ...
رابرت کلیتن دین، وکیل دادگستری برای خرید به یک فروشگاه می رود اما خودش نمی داند که در ساک خریدش، نواری ویدئویی انداخته اند که قتل اخیر سناتوری را به دست «توماس رنولدز»، یکی از مأموران فاسد و رده بالای سازمان امنیت، نشان می دهد. دیری نمی گذرد که «توماس رنولدز» به تعقیب «رابرت کلیتن دین» می پردازد تا نوار را به چنگ آورد…
سالها پس از پایان برنامه تلویزیونی محبوب چیپ و دیل، اکنون این دو سنجاب زندگی بسیار متفاوتی دارند. اما زمانی که همبازی قدیمی آنها به نام مونتری جک به طرز اسرارآمیزی ناپدید میشود، چیپ و دیل باید بار دیگر با یکدیگر متحد شده تا دوست خود را نجات دهند و…
پسری دوازده ساله به نام فلیکس با استفاده از غیبت مادرش و زمانی که او با کشتی و برای استراحت به یک سفر تفریحی رفته است برای یافتن پدرش که حدود دو سال پیش به طرز اسرارآمیزی در دریا ناپدید شد، عازم سفری پرماجرا شده .
یک سازنده بازیهای ویدیویی به نام مایلز، از رقابتی مرگبار که توسط یک دار و دسته تبهکار سازماندهی شده، جان سالم به در میبرد. او با تکیه بر مهارتهای گلادیاتوری بازیهای ویدیویی خود، تلاش میکند که دوست سابقش نوا را از چنگ آدمربایان نجات دهد و…