یک دزدی ناموفق نشان می دهد که یک خبرچین پلیس است و فشار در یک انبار افزایش می یابد. وقتی بازماندگان - آقای وایت کهنه کار، آقای نارنجی تازه وارد، آقای بلوند آزاد شده روان پریش، آقای پینک راسوی دعواگر و آقای نایس گای ادی - بازماندگان خشونت به بار می آورند.
زمانیکه قاتلی اجیرشده به نام کای در مسیر جستجوی قاتلی دیگر راهی بانکوک می شود، ماموریتش برای انتقام تبدیل به مبارزه برای نجات دنیا از تهدیدی دیرینه می شود.
رمان های هِنری، نویسنده جوان، سنتی و ناموفق انگلیسی اصلا فروش نمی روند. اما ناگهان یکی از کتاب هایش در مکزیک می درخشد و مسئول انتشارات به او اصرار می کند که با یک تور تبلیغاتی به آنجا سفر کند. زمانیکه هنری به مکزیک می رسد، متوجه می شود که دلیل محبوبیت کتاب هایش نه نویسندگی او، بلکه چیز دیگریست که از فهمیدنش خونش به جوش می آید.
نورما دزموند، هنرپیشهای بازمانده از دوران سینمای صامت، اینک با اختلالات روانی رو به رو است. وی در ویلایی رو به ویرانی، همراه با با مردی که قبلاً شوهرش بوده و حال خدمتکار اوست، در سانست بولوار زندگی میکند. نورما در حالی که هنوز آرزوی بازگشت به صحنه را دارد، تصادفاً با نویسندهٔ جوان اما موفقی آشنا میشود و کم کم به او علاقهمند میگردد. چندی طول نمیکشد که این رابطه با قتل و جنون پایان میپذیرد.
آخر هفته آرام یک زوج متعهد زمانی که یک فرقه هولناک و رهبر دیوانهشان برای تحقق یک پیشگویی آخرالزمانی میآیند، روندی عجیب به خود میگیرد.
جیک و پدرش در جنگلی تنها زندگی می کنند. پدر جکی به اوج گفته است که تنها بازماندگان جنگ جهانی سوم هستند. اما وقتی تعدادی شکارچی به کلبه آنها حمله می کنند جکی متوجه می شود که حقیقت بسیار تلختر از آن چیزی است که پدرش به او گفته است و …
حماسهای تاریخی که به روایت اتفاقات 71 سال پیش مربوط به مرحله دوم جنگ کره می پردازد ، زمانی که ارتش داوطلب مردمی (PVA) برای نبرد وارد کره شمالی می شوند و تحت شرایط آب و هوایی سخت و یخبندان شدید با نیروهای جبهه شرقی با اراده ای آهنین در دریاچه چانگین می جنگند، این نبرد نقطه عطفی در جنگ کره بود و …
سربازان شوروی به فرماندهی فردی با لقب شبح سرخ، پس از فرار از محاصره نازی ها قصد رسیدن به همرزمان خود را دارند.
ایمی به همراه پسر نوجوانش در شهری کوچک زندگی می کند و سوگوار مرگ همسرش است. پس از وقوع یک تیراندازی در مدرسه محل تحصیل پسرش، او تلاش می کند با وجود محدودیت های رفت و آمدی که در شهر مقرر شده، در مدت زمان محدودی که دارد پسرش را نجات دهد.
پنجاه و هفت سال بعد از فاجعه ای که برای الن ریپلی رخ داد، سفینه فرار اضطراری او در کهکشان توسط یک تیم نجات در حالی که به خوابی عمیق فرو رفته، پیدا می شود. وقتی او را به زمین بر می گردانند هیچکس داستان او را باور نمی کند. اما او مسئول تیمی می شود که باید دوباره به آن سیاره برگردند و درجستجوی بازماندگان سفر قبلی و یا بیگانگان باشند.