داستان زن تنها و ثروتمندی به نام غزاله را به تصویر میکشد. او در یک خانه ویلایی با خدمتکار و دو دختر جوان زندگی آرامی را پشت سر میگذارد تا اینکه مردی وارد زندگی آنها میشود و سرنوشت همه آنها را تحت تاثیر حضور خود قرار میدهد...
داستاننویسی به نام جهانگیر گلستانه چند سال قبل با همسرش رعنا ازدواج کردهاست. آن دو یک پسر به نام اشکان دارند که 6 ساله است. جهانگیر سه کتاب چاپ کردهاست اما هیچکدام از این کتابها نتوانستهاند برای او پولی به همراه بیاورند. خانواده در خانهای اجارهای که صاحبش از آشنایان قدیم جهانگیر است زندگی و اجاره مختصری میپرداختند، اما طولی نمیکشد که آن دوست قدیمی تماس گرفته و میگوید قصد دارد در خانهاش ساکن شود. این خبر زندگی جهان را به هم میریزد..
این فیلم روایتگر داستان زندگی جوانی روستایی (با بازی عباس غزالی) است که به دلیل کمبود و بحران آب و به دنبال لقمه نانی به پایتخت مهاجرت میکند. او مجبور به فعالیت در مشاغلی میشود که دانش و تجربهای از آنها ندارد..
داستان زوجی جوان به نام آوا و آرش را روایت میکند که قبل از پیوند زناشویی شرطی برای ازدواج را دختر در نظر میگیرد اما براساس شرایط کاری آرش امکان پایبندی به این شرط وجود ندارد و پای مردی به زندگی این زوج جوان باز میشود..
درباره ی زوج جوانی است که دچار شک و سوء ظن به یکدیگر هستند و در این میان دوستان مشترک نقش بزرگی در زندگی آنان بازی می کنند و …
زندگی دختری به نام ستایش كه با مادرش زندگی می كند اما ورود فردی تازه در زندگی شان، آن ها را در چالشی ناخواسته قرار می دهد.
این فیلم داستان صدابرداری را راویت می کند که به دنبال ضبط صدای طبیعت به پارک مراجعه می کند اما ناخواسته صداهای دختری را ضبط می کند که باعث می شود زندگی اش دچار مشکلاتی می شود …
آقای دادگر 30 سال پیش در اقدامی مسیر زندگی اش تغیر می کند، اما بعد از سال ها ماجرا برملا می شود و خانواده او را تحت تاثیر قرار می دهد و در پی آن اتفاقات دیگری شکل می گیرد..
صفر که یک فیلمبردار مجالس است برای فراهم کردن هزینه عروسی اش با نیلوفر تلاش می کند که ورود یک زوج جوان به زندگی او،ماجراهایی را بوجود می آورد…
عطر داغ روایتگر داستان دختر جوانی است که شبی را بیرون از خانه میماند و این تنهائی او را وارد زندگی دیگری میکند.