برشی از داستان زندگی که یک خانواده بزرگ ایتالیایی را در شب کریسمس دنبال می کند که برای جشن سنتی هفت ماهی آماده می شوند، خاطرات گذشته را مرور می کنند و به دنبال عشق در آینده می گردند.
شان پیتن؛ سرمربی تیم فوتبال نیو اورلینز سینتز است. بعد از قهرمانی در مسابقات سوپر بول سال 2010؛ به مدت یکسال از حضور در لیگ ملی فوتبال یا انافال محروم میشود. به همین دلیل به شهر زادگاهش باز میگردد تا سرمربیگری یک تیم محلی را بر عهده بگیرد…
داستان آلنا کین و گری ولنتاین در سن فرناندو در سال 1973 است. این دو با هم بزرگ میشوند، وقت میگذرانند و عاشق میشوند. پل توماس اندرسون در این فیلم داستان خیانتکارانه عشق اول را دنبال میکند.
یک گانگستر یهودی بعد از 30 سال به بروکلین باز می گردد، و اینک باید دوباره با سایهای از گذشته خودش روبرو شود...
مردی که در قتل سه گانه سه ستاره هالیوود دست دارد تحقیقات خود را آغاز می کند. او که به کمک نیاز دارد، دو کارآگاه را در خدمت می گیرد تا توطئه ای انفجاری تر از تصور هر یک از آنها را افشا کند.
پنجاه و هفت سال بعد از فاجعه ای که برای الن ریپلی رخ داد، سفینه فرار اضطراری او در کهکشان توسط یک تیم نجات در حالی که به خوابی عمیق فرو رفته، پیدا می شود. وقتی او را به زمین بر می گردانند هیچکس داستان او را باور نمی کند. اما او مسئول تیمی می شود که باید دوباره به آن سیاره برگردند و درجستجوی بازماندگان سفر قبلی و یا بیگانگان باشند.
باستر مون و دوستانش باید "کلی کالووی"ستاره راک گوشه گیر را متقاعد کنند, برای افتتاحیه نمایش جدید به آنها بپیوندد.
دختری به نام آنجل در کودکی و در دهه 1850 توسط والدینش فروخته می شود. حالا او بزرگ شده توانسته با نفرتی که از خود و همه اطرافیانش در دل دارد، در کالیفرنیای دهه 1850 جان سالم به در ببرد. تا اینکه با جوانی به نام مایکل هوزیا ملاقات می کند و متوجه می شود که هیچ دردی وجود ندارد که عشق نتواند آن را التیام بخشد...
آبرامز یک آتش نشان سابق کیپ تاون است که از اختلال استرس پس از سانحه شدید رنج می برد و به دلیل ضربه روحی وارد شده در طی یک ماموریت نجات ناموفق، قادر به بازگشت به کار نیست.
زمانیکه گروهی از اینفلوئنسرها تصمیم می گیرند زندگی ای جدید را در شهری خالی از سکنه در تگزاس تجربه کنند، با «لدرفیس»، قاتلی مشهور که ماسکی از پوست انسان بر صورت دارد، مواجه می شوند.