در مجموع 467 فیلم و سریال یافت شد.
در مجموع 467 فیلم و سریال یافت شد.
این فیلم دربارهٔ اردشیر مشکین ثروتمندترین مرد دنیاست که برای اموال خود به دنبال نوه گم شدهٔ خود به اسم " عزیز " میگردد و در این حین و بین، زندگی او و اطرافیانش دستخوش اتفاقات عجیبی میشود..
نمرده رفاقت تو این شهر،هنوز یه حرف یه قول یه دست مردونه،اول و آخرمونه.حالا می خوام قد همین حرفم وایسم.می خوام قد همین قولم قد بکشم...
سمانه ،طلعت و محسن خواهر و برادر هستند . طلعت ازدواج کرده و با همسرش اختلافات زیادی دارد . سمانه پشت کنکوری است و محسن هم بیکار است . سمانه و محسن با مادرشان زندگی میکنند.مادر با وجود بیماری سخت هم در بیمارستان آشپزی می کند و هم در خانه لباس می دوزد تا خرج بچه ها یش را بدهد اما ....
صیف اله خان از دنیا رفته و طی یک وصیت عجیب تمام فرزندانش را از ارث محروم می کند. اما یک شرطبندی برای رسیدن به ارث وجود دارد و آن ازدواج دو پسرش تا قبل از رسیدن مراسم چهلمش است. اما موضوع به این سادگی نیست و اتفاقات عجیب تری پیش روی آنهاست…
حسني، پسركي است كه با مادر خود روزگار را به سختي و تنگدستي مي گذراند، روزي براي فروش بز خود، كه خيلي هم او را دوست دارد به سمت بازار حركت مي كند، در راه به جادوگري برخورد مي كند كه در ازاي يك بطري پر از دود، بز را از حسني مي خرد. بطري ستوني از دود در حياط خانه حسني تشكيل مي دهد، كه حسني را به آسمانها مي برد. حسني در بالاي ابرها وارد خانه غول مي شود و در آنجا با مرغ تخم طلا آشنا مي شود و با مرغ تخم طلا از خانه غول فرار مي كند. پس از آن در مرتبه دوم حسني باز هم به دنياي بالاي ابرها مي رود، وارد خانه غول مي شود و جعبه موسيقي را كه ظاهراً سالها پيش متعلق به جادوگر پير بوده مي دزدد. در هنگام فرار از دست غول، جادوگر به كمك حسني مي آيد و غول را در بطري سحرآميز گير مي اندازد..
فیلم ماجرای پیرزنی به اسم بی بی خاتون را روایت می کند که با ترفندی، فرزندانش را در شب یلدا، مقارن با تولد فرزند شهیدش، با بازی سیدجواد هاشمی، دور هم جمع می کند..
یک گربه سیاه که موشها به آن میگفتند «اسمشو نبر» به شهر موشها حمله میکرد. به خاطر همین موشها به یک شهر دیگر میروند. قرار میشود پدرها و مادرها از راه سخت و کوتاه بروند تا شهر را آماده کنند و بچهها هم با معلم و آشپزباشی راه طولانیتر را انتخاب میکنند..
گلی جان؛ داستان شخصی به نام عزیز خان است که بسیار آدمی خرافاتی است و چند سالی میشود که یک ماهی قرمز به نام گلی جان را از پسر عمویش هدیه گرفته است. از آن سال هر اتفاق خوبی که در خانواده رخ میدهد، عزیز خان آن را ربط میدهد به گلی جان. عزیز خان هر سال چند روز قبل از عید نوروز به همراه خانواده به باغ پسر عمو میرود و طی مراسمی ماهی را داخل تنگ مخصوص می اندازد و سر سفره عید می آورد. عزیز خان اعتقاد دارد که خاص بودن این ماهی سر سفره هفتسین برایش شانس می آورد؛ در همان شب اول عید تنگ ماهی به طور اتفاقی می شکند و ماهی می میرد و خانواده در گیر ماجراهایی می شوند، اما...
در جریان حمله عراق به ایران، یکی از روستاهای کردنشین شناسایی میشود و قرار میشود یک گروه از نیروهای عراقی به روستای مزبور حمله کند. آنها قصد دارند با زدن زاغههای مهمات، سکوی موشکی خودشان را به آن منطقه برای حمله به شهرهای غرب ایران منتقل کنند. سید قاسم خرمدره همراه تعدادی از بسیجیهای رزمنده برای شناسایی و نجات روستاییان، عازم آن منطقه میشود ولی..
بهروز، پرستار یک پیرمرد ثروتمند به نام مظفر است. شوهر خواهر او سعی در ازدواج عمه بیوه اش با مظفر دارد اما مظفر، مادر بهروز را میبیند و تصمیم میگیرد با او ازدواج کند. این در حالیست که عموی بهروز پس از سالها از ژاپن برمی گردد و میخواهد طبق رسم خانوادگی شان با همسر برادر مرحومش ازدواج کند..