خواننده بلندپروازی که با مادربزرگش در پایتخت کشور بوتان زندگی می کند، رویای گرفتن ویزای استرالیا و مهاجرت به آنجا را در سر دارد.
امیلیانو پس از تصادف به مونتری باز می گردد تا خود را رو در رو با ارواح زندگی جدید خود بیابد.
یک قاتل زنجیرهای مردم شهر لندن را به وحشت انداخته است در حالی که کارآگاه جان لوتر پشت میلههای زندان به سر میبرد. لوتر که پس از شکست در دستگیری روانپریشی سایبری، دستگیر شده است، تصمیم میگیرد هر طور شده از زندان خارج شده تا کار نیمه تمام خود را به اتمام برساند اما…
دوبله فارسی منتشر شد.
طوفان مهیبی از راه می رسد و دختر جوانی ربوده می شود. مادرش چاره ای ندارد جز اینکه با زن مسن مرموز همسایه همراه شود تا آدم رباها را پیدا کند. آن ها در مسیر خود وارد طبیعت وحشی می شوند که آن ها را در موقعیت سختی گرفتار و رازهای تکان دهنده ای از گذشته شان را برملا می کند.
ورزشکاری آینده دار به نام ساوینی بورکار که در عرصه دو و میدانی فعالیت می کند، بر اثر آسیب دیدگی زانو در بیمارستان بستری می شود و به دلیل افسردگی شدید تصمیم به خودکشی می گیرد. در ادامه، کلاهبرداری خرده پا به نام ساتیا، او را از خودکشی بازمی دارد و...
لوكوموتيوران پير جنوبي با شروع جنگ مجبور به ترك شهر مي شود اما اميد پسرش و تازه دامادش در شهر مي مانند و به دفاع در مقابل دشمن مي پردازند. و تنها يك بار به ديدن خانواده مي آيند و ديگر خبري از آن ها نمي شود. لوكوموتيوران بعد از اينكه همسرش را از دست مي دهد به اتفاق دختر و نوه ي مريضش عطيه منتظر برگشت پسر و دامادش هستند كه البته بعد از تمام شدن جنگ و آمدن اسراء باز هم هيچ خبري از آن ها نمي شود. تا اينكه يكي از آزادگان به نام دكتر شادمان خبر شهادت اميد، لوكوموتيوران را به او مي دهد و چند روز بعد هم ستاد معراج شهداء خبر شهادت داماد لوكوموتيوران را به آن ها مي دهد. از طرفي دكتر شادمان دوست اميد، تصميم مي گيرد عطيه نوه ي پيرمرد را عمل كند و بعد از عمل موفقيت آميز عطيه و به هوش آمدنش، او دكتر شادمان را در هيئت پدر مي بيند و او را پدر خطاب مي كند...
مردی با ورود به صنعت ماهیگیری در بازار سیاه جزیره مالتا، همه چیز را به خطر می اندازد تا همسر و پسر تازه متولد شده خود را تامین کند..