گروهی از دزدان جوان در جریان عواقب خشونت آمیز یک انتخابات سیاسی از پاریس فرار می کنند تا در مسافرخانه ای که توسط نئونازی ها اداره می شود سوراخ شوند.
در جنگلهای خائنانه و باتلاقی که به اصطلاح «مرز سبز» بین بلاروس و لهستان را تشکیل میدهند، پناهندگانی از خاورمیانه و آفریقا که تلاش میکنند به اتحادیه اروپا برسند در یک بحران ژئوپلیتیکی گرفتار میشوند که توسط دیکتاتور بلاروس الکساندر لوکاشنکو طراحی شده است. در تلاش برای تحریک اروپا، پناهجویان با تبلیغاتی که وعده عبور آسان به اتحادیه اروپا را می دهند، به سمت مرز فریب می شوند. گروهای این جنگ پنهان، زندگی جولیا، یک فعال تازه کار که زندگی راحت خود را رها کرده است، جان، یک مرزبان جوان و یک خانواده سوری در هم تنیده شده است.
دخترك كرد مرزنشين صبح زودي به هنگام پر كردن تنگ آب از نهر مقابل كلبه با پيكر خون آلود دو سرباز كه از دو جبهه ي مختلف هستند مواجه مي شود. دخترك كه براي حل سئوالش سعي در ارتباط برقرار كردن با آنها دارد به همراه خانواده تلاش مي كند تا به آنها كمك نمايد و اين آغازي براي شروع ماجراست....
وکیلی نه چندان محبوب روی مرز بین دو شهرستان به قتل می رسد. کلانتر آلدن راکوِل که با روش های قدیمی خو گرفته، تمایلی ندارد با کلانتر جدید شهرستان همسایه که به سبک شهرهای بزرگ کار می کند همکاری کند. اما وقتی قاتل دوباره قربانی می گیرد، آن ها باید اختلاف های خود را کنار بگذارند و برای دستگیری قاتل با هم کار کنند.