
یک قایقسواری آخر شب در نیویورک به نبردی ناامیدانه برای بقا تبدیل میشود، زمانی که یک موش بازیگوش به هیولایی واقعی بدل میگردد.
پس از آخرین جنایات قاتلی با ماسک روح، چهار بازمانده، سامانتا، تارا کارپنتر و دوقلوها چاد و میندی میکس، همه چیز را در شهر وودزبورو پشت سر گذاشته تا زندگی جدیدی را در شهر نیویورک آغاز کنند اما اوضاع آنطور که آنها تصور میکردند پیش نرفته و…
«سرهنگ باقری» و «دکتر لیلا افخمی» افسر نیروی انتظامی ماموریت پیدا می کنند تا علت و ماجرای فردی که بر اثر مصرف این قرص ها جان خودش را از دست داده است را جویا شوند.
بیست و پنج سال پس از رگهای از قتلهای وحشیانه که شهر ساکت وودزبورو را شوکه کرد، یک قاتل جدید ماسک چهره ارواح را بر تن کرده و شروع به هدف قرار دادن گروهی از نوجوانان برای احیای اسرار از گذشته مرگبار شهر میکند.