
در شهر باستانی لوریس، که با مشت آهنین توسط کلانتر بیرحم و «غول» اداره میشود، شورش در آستانه وقوع است. در حالی که مردم تحت ظلم و ستم هستند، یک انسان جوان بر این باور است که قدرتهای اسرارآمیز الفها میتواند به آزادی آنها کمک کند؛ پس به دنبال یاری گرفتن از الفهای منزوی و فرمانده افسانهایشان میرود. اما در حالی که هر دو طرف رازهایی در دل دارند و انگیزههای واقعیشان را پنهان کردهاند، این اتحاد شکننده میان انسانها و الفها ممکن است به نابودی همهشان بینجامد.
یک جوخه از نیروی دریایی SEAL ماموریتی خطرناک را در رمادی، عراق آغاز میکند، که هرج و مرج و برادری جنگ در خاطرات آنها از این رویداد بازگو میشود.
گِجا که در ترور پَمّا شکست میخورد، خود را در همان زندانی مییابد که قربانیاش در آن نگهداری میشود. اما اینبار او مصمم است که کار نیمهتمامش را تمام کند. در همین حال، یک پلیس بیرحم نقشهای خطرناک میریزد: انتقال زندانیان خطرناک به راجستان. این تصمیم همه چیز را به اوج تنش میرساند، جایی که نبرد برای بقا، انتقام و عدالت در هم میآمیزد. این داستان، تلاقی مرگ و عدالت است؛ جایی که هر حرکت، سرنوشت زندگان و مردگان را تغییر میدهد.
پارکر زنی جوان است که پس از مرگ ناگهانی پدرش به زادگاهش باز می گردد، اما با گروهی از افراد خطرناک و بی رحم روبرو می شود و باید با آنها مقابله کند و...
داستان های درهم تنیده دو مرد جوان اوگلا لاکوتا که در منطقه حفاظت شده پاین ریج بزرگ می شوند.
قسمت دهم منتشر شد.
نوجوانی که والدین خود را از دست داده، پس از مدتی در یک سردخانه به هوش میآید و متوجه میشود که تواناییهای خارقالعادهای را بدست آورده و...
یک نیروی ویژه دریایی امریکا باید کودکی را از میان شورشیان طالبان هدایت کند و به جایی امن برساند و در طبیعت وحشی افغانستان جان سالم به در ببرد.
یک شهاب سنگ با سقوطش به زمین موجودات فضایی را میآورد. در این حین که موجودات فضایی بشریت را تهدید میکنند، گروه نیروهای ویژه فرمانده سینگ لی نابود شده اما یک سرباز به اسم تای لوی باقی مانده که به یک توطئه بزرگتر میرسد.
معنای زندگی از طریق چند زندگی به هم پیوسته در آیندهای نزدیک شرح داده میشود.
شخصی بنام کبیر لوترا یک فرمانده ارتشی که به دلیل نامعلومی شروع به کشتن مقامات ارتش کرده در همین حال خالد رحمانی که از سربازان تحت آموزش کبیر بوده مامور شده تا او رو پیدا و به قتل برساند.