
در حین خواب، گروهی از کمپکنندگان صدای نگرانکنندهای میشنوند. وقتی بیدار میشوند، خود را در حالتی میبینند که گرفتار خشم لا لورونا شدهاند.
شوو، یک مراقب سلامت که با اندوهی شخصی دستبهگریبان است، به روستایی دورافتاده فرستاده میشود تا از زنی مبتلا به آگورافوبیا (ترس از فضاهای باز یا جمعیت) مراقبت کند؛ زنی که از همسایههایش و همچنین از «نا شیه» — موجودات تاریک افسانهای — وحشت دارد؛ موجوداتی که باور دارد دههها پیش او را ربودهاند.
فری بومن به عنوان یک تولید کننده تازه کار مواد مخدر، تلاش میکند با مبارزه با یک قاچاقچی حرفهای مواد مخدر، جایگاه خود را در این مسیر تاریک پیدا کند. اما زمانی که نامزد او دنیل، متوجه جنبه تاریک فری و کسب و کارش میشود، همه چیز تغییر کرده و…
پادشاه شیاطین شکست خورده و گروه قهرمانان پیروز، قبل جدا شدن از هم به خانه برمیگردند. آن چهار نفر - فریرن جادوگر، هیمل قهرمان، هیتر کشیش و اِیسن جنگجو - درمورد یک دهه سفر خود صحبت میکنند تا زمان خداحافظی فرا برسد.
دختری به نام هما که در فراز و نشیب زندگی اثیر حوادثی می شود که زندگی او را از سیر طبیعی خود خارج کرده و او را دچار کابوس می کند. همزمان او در گیر و دار قتل هایی قرار می گیرد که پلیس به دنبال پیداکردن سرنخی برای سرمنشأ این قتل هاست.