
به همراه دوستانش در روستای دولکپور زندگی می کنند. آنها مسئول محافظت از روستا در برابر نیروهای شرور متعدد هستند و...
یک راننده نوجوان سابق که سابقه رانندگی مخفیانه داشته، وقتی کارفرمای سابقش به او فرصتی برای نجات جان دوست پسر سابقش که به شدت غیرقابل اعتماد است، پیشنهاد میدهد، دوباره به گذشته تلخ خود کشیده میشود.
وقتی یک پیراهن شبح نایاب از نژاد لاکوتا در بازار سیاه شهری کوچک در داکوتای جنوبی پیدا میشود، زندگی افراد غریبه و طردشدگان محلی به شدت در هم تنیده میشود.
گروهی از کارآگاهان ارشد که علاقهی زیادی به حل پروندههای جنایی دارند، در این داستان جنایی طنز، درگیر یک ماجرای قتل واقعی میشوند.
یک کشیش مورد احترام داوطلب انجام آزمایشی میشود که ممکن است به کشف درمانی برای ویروسی مرگبار منجر شود. او به ویروس آلوده شده و میمیرد، اما انتقال خونی با منبعی ناشناخته او را دوباره زنده میکند. اکنون او میان ایمان و تشنگی به خون گرفتار است و در عین حال، میل تازهای نسبت به همسر دوست دوران کودکیاش در وجودش بیدار شده است.
وقتی دفتر طراحی یک دختر جوان درون برکهای مرموز میافتد، نقاشیهایش جان میگیرند ــ آشفته، واقعی و رهاشده. با فرو رفتن شهر در هرجومرج، خانوادهی او باید دوباره گرد هم آیند و هیولاهایی را که هرگز قصد آزاد کردنشان را نداشتند، متوقف کنند.
وقتی پنج دوست بهطور ناخواسته باعث یک تصادف مرگبار میشوند، نقش خود را پنهان کرده و عهد میبندند که آن را مخفی نگه دارند تا با پیامدهایش روبهرو نشوند. یک سال بعد، گذشتهشان دوباره بازمیگردد تا آنها را تعقیب کند و مجبور میشوند با حقیقتی هولناک روبهرو شوند: کسی میداند تابستان گذشته چه کردهاند… و عزمش را جزم کرده تا انتقام بگیرد.
گروهی از بازماندگان پس از اینکه دنیا توسط زامبیهای گوشتخوار و مهاجم تسخیر میشود، به یک مرکز خرید پناه میبرند.
پنج سال پس از آنکه یک نقص نامشخص در شب افتتاحیهی تور خانهی وحشت هالووین باعث مرگ 15 نفر از بازدیدکنندگان و کارکنان شد، یک گروه مستندساز به محل حادثه بازمیگردند تا دریابند واقعاً چه اتفاقی افتاده است.
جیمی برای یافتن پاسخ به قتل همسرش به زادگاهش بازمیگردد؛ قتلی که پس از دریافت بستهای عجیب رخ داد ـ بستهای که درون آن عروسکی خیمهشببازی به نام «بیلی» بود و احتمالاً با افسانهی خیمهشبباز «مری شا» ارتباط دارد. جیمی که مصمم به کشف حقیقت است، به شهر «ریونز فِر» میرود؛ جایی که شا در آن اجرا میکرد و همانجا نیز به خاک سپرده شده است. اما آنچه در انتظار جیمی است، فراتر از چیزیست که تصور میکرد.