این داستان ادامه داستان اخراجیها یک است. در اوایل فیلم عراقیها اقدام به کشتن مجروحین می کنند و اخراجیهای اسیر شده را به یک اردوگاه به سرپرستی رسول می برند. از طرف دیگر، خانواده آنها که قصد مسافرت به مشهد را داشتند، توسط سازمان مجاهدین خلق ایران با ربودن هواپیما و نشاندن آن در عراق ایشان را ترغیب به اعطای درخواست پناهندگی به صدام حسین میکنند. مسافران که خانوادههای اخراجیها هم جزو آنها بودند، برگه درخواست پناهندگی را پاره کرده و سرود ای ایران را میخوانند.
در دهه ی سی میلادی یک خانواده به یک خانه ی بزرگ که یک راز وحشتناک دارد نقل مکان می کنند و…
مجید از اراذل جنوب تهران عاشق دختر پیرمرد عارفی به نام میرزا میشود. میرزا شرط ازدواج مجید و دخترش را سر به راه شدن او میداند. مجید تصمیم میگیرد برای اثبات سر به راه شدن خود به جبهه برود که بقیه دوستانش نیز همراه او میشوند. برای حضور آنها در جبهه، مخالفتهایی وجود دارد اما با ضمانت میرزا و یکی دیگر از رزمندهها آنها به پادگان آموزشی میرسند. مجید به همراه دستهای از دوستان خودش به جبهه میروند و...