
یک وکیل و یک دادستان برای حل یک پرونده قتل با یکدیگر روبرو می شوند و مجبور هستند تا برای پیدا کردن قاتل با هم همکاری کنند. در پی این ماجرا، زندگی آنها در این مسیر تغییر می کند و...
در میامی سال 1991، دکستر مورگان از دانشجو به یک قاتل زنجیرهای انتقامی تبدیل میشود. وقتی تمایلات خونین او دیگر قابل نادیده گرفتن نیست، دکستر باید یاد بگیرد که تاریکی درون خود را بهدرستی هدایت کند. با راهنمایی پدرش، هری، او یک کد رفتاری را برای خود انتخاب میکند.
ایوان شاو، یک قاتل حرفهای سازمان سیا، که بیش از 20 سال به تنهایی کار کرده، دستورات خود را از طریق بخش طبقهبندی شده در روزنامهها دریافت میکند. در این میان، دختر گمشدهاش، کیسی، که اکنون یک تحلیلگر MI6 در بریتانیا است، به دنبال او میرود تا خبری تکاندهنده را به او بدهد: رئیس سیا سالها پیش مرده و آن بخش نیز مدتهاست تعطیل شده است. اکنون آنها با هم متحد میشوند تا کشف کنند ایوان در این مدت دستورات چه کسی را اجرا میکرده است و…
داستان یک قاتل به نام رادنی آلکالا که در بحبوحه قتل به طور اتفاقی در برنامه بازی تلویزیونی محبوب شرکت کرد.
دومینیک، یک قاتل حرفهای آموزشدیده، برای فرار از گذشته پرآشوب خود تلاش میکند زندگی جدیدی را در آمریکای جنوبی آغاز کند. اما بهزودی خود را در شهری مییابد که گرفتار خشونت و فساد است. در مواجهه با حملات بیرحمانه پلیس و مافیا، دومینیک باید تصمیم بگیرد که آیا از خود محافظت کند یا از خانواده بیگناهی که به او پناه دادهاند.
در حالی که خانوادهی کینانها سعی دارند خانوادهشان را به هم نزدیکتر کنند، ناخواسته وارد بازی زندگی یا مرگ میشوند. با چهار قاتل دیوانه که در راهروهای هتل در حال گشتزنی هستند و برای خلاقانهترین قتلها با هم رقابت میکنند، شانس قطعاً به ضرر آنهاست.
آرون، یک معاون تازهاستخدامشده، به دنبال یک قاتل سریالی مرموز میرود که قربانیانش دختران جوان هستند و آنها را به قتل میرساند. پس از وقوع چندین قتل، آرون به این نتیجه میرسد که این جنایات توسط یک روانپریش مبتلا به اختلال ضداجتماعی انجام میشود. قاتل به جنایاتش ادامه میدهد، اما آرون به هیچ وجه قصد توقف در پیگیری این پرونده را ندارد.
قسمت پانزدهم از فصل دوم منتشر شد.
گیم شوی جذابی است که در آن یک قاتل سریالی به نام «زودیاک»، شهروندان و مافیای سیسیل را هدف قرار می دهد. در این برنامه محمد بحرانی نقش گرداننده بازی را بر عهده دارد.
الکس کراس یک کارآگاه قتل برجسته اما دارای نقص است و پر از تناقضهاست. او پدری دلسوز و مردی خانوادهدوست است، اما زمانی که به دنبال قاتلان میگردد، تکبعدی و به حد وسواس میرسد. او شدیداً به محبت نیاز دارد، اما قتل همسرش او را در وضعیت روحی پیچیدهای قرار داده است.
وقتی چندین کودک به دست یک قاتل زنجیرهای در بخش 36 ناپدید میشوند، یک پلیس فاسد مجبور میشود به هر قیمتی پرونده هولناک را دنبال کند.