نگهبان کامیون زرهی جیمز برودی با پسرش کیسی در حال حمل میلیونها دلار بین بانکها است، زمانی که تیمی از دزدان به رهبری روک نقشه تصاحب کامیون آنها را برای تصرف ثروتها طراحی میکنند. پس از یک تعقیب و گریز خشونتآمیز با ماشین، روک به زودی کامیون زرهی را محاصره کرده و جیمز و کیسی خود را در یک پل فرسوده گرفتار میبینند.
گروهی از دوستان قدیمی کالج در یک سفر غواصی کارائیب برای کاوش در خرابههای یک کشتی جنگی جنگ جهانی دوم دوباره گرد هم میآیند و خود را در داخل هزارتوی زیر آب فلز زنگزده محاصره شده توسط کوسههای سفید بزرگ میبینند.
هنگامی که یک حمله مخفیانه در نرماندی اشتباه می شود، گروه کوچکی از کماندوهای بریتانیایی از همرزمان خود قطع می شوند. در انباری حفر شده و توسط نیروهای ورماخت محاصره شده اند، شانس بقای آنها ضعیف به نظر می رسد، تا اینکه یک کشف غیرمنتظره فرصتی برای فرار فراهم می کند.
کید، یک مرد جوان ناشناس که در یک باشگاه مبارزه زیرزمینی زندگی ضعیفی را بیرون میکشد، جایی که شب به شب، با پوشیدن ماسک گوریل، توسط مبارزان محبوبتر برای پول نقد مورد ضرب و شتم خونین قرار میگیرد. پس از سالها خشم سرکوبشده، کید راهی برای نفوذ به محاصره نخبگان شوم شهر پیدا میکند. در حالی که ترومای دوران کودکی او در حال جوشش است، دستان اسرارآمیز زخمی او یک کمپین انفجاری تلافی جویانه را به راه می اندازد تا با مردانی که همه چیز را از او گرفتند، حساب باز کند.
چند سال پس از شورش آنشی، ارتش تبت به جنوب غربی حمله کرد و گائو شی، فرمانده نظامی سلسله تانگ، در نبرد شکست خورد. چانگان در خطر قریب الوقوع بود. گائو شی که در شهر محاصره شده به دام افتاده بود، تجربیات گذشته خود با لی بای را برای خواجه ای که به عنوان ناظر نظامی خدمت می کرد، یادآوری کرد.
سوپرمن از بتمن میخواهد که به تیم ابرقهرمانی جدیدش ملحق شود، اما بتمن به تواناییهای خود افتخار میکند و گوشهنشینی را به کار گروهی ترجیح میدهد و…
داستان تخلیه معجزه آسای سربازان متفقین از بلژیک، بریتانیا، کانادا و فرانسه است که بین 26 مه و 4 ژوئن 1940 در طول جنگ جهانی دوم توسط ارتش آلمان از سواحل و بندر دانکرک قطع و محاصره شدند.
یک قاتل حرفهای به نام واکر که در طول یک ماموریت در معرض خطر قرار گرفته و در نتیجه برای تعیین یک هویت جدید به یک مرکز تغییر هویت فرستاده میشود. اما در طول اقامت واکر در این مرکز، یک تیم بیرحم به آنجا هجوم آورده و به دنبال کسی میگردند که رئیسشان را به قتل رسانده است. حال واکر برای زنده ماندن مجبور است با الدا، یک قاتل ماهر و فردی مرموز به نام جولیت، همراه شده و…
کلانتر بی رحم ناتینگهام دستور حمله وحشیانه به خانواده فردی به نام رابین را صادر میکند. رابین سوگند میخورد تا انتقام خونین را از مردان مسئول میگیرد…
یک کشاورز بیوه و پسرش مردی اسرارآمیز و مجروح را با مقداری پول نقد می پذیرند. وقتی تعدادی از مردانی که ادعا می کنند قانون هستند به دنبال پول هستند ، کشاورز باید تصمیم بگیرد که به چه کسی اعتماد کند. کشاورز که از محاصره خانه اش دفاع می کند ، استعداد تیراندازی را نشان می دهد که همه را شگفت زده می کند و هویت واقعی او را زیر سوال می برد.