پس از فرار از یک اردوگاه کار اجباری در روسیه، سه مرد باید بر طبیعت بیرحم و همچنین اختلافات میان خود غلبه کنند، چرا که سفرشان به خانه به نبردی سخت برای بقا تبدیل میشود.
گروهی از شخصیتهای قطبی سفری خطرناک را در دل توندرا یخزده آغاز میکنند. آنها در این ماجراجویی با بهمنها، کولاکها و گرگهای وحشی روبرو میشوند تا فهرست بچههای شیطان را از سنت نیکلاس بدزدند.
در سال 1983 جغد، داکوتای شمالی، زندگی سه نفر از ساکنان - هوراس مسن، که بعد از ظهرهای خود را با خاطرات در کافی شاپ محلی می گذراند. میچ نوجوان، ستاره مدافع پشتیبان افسرده بازیکن-اسب قدرت; و جولیا معلم انگلیسی دبیرستانی که به تازگی منصوب شده است - همراه با ساکنان دیگر شهر، توسط یک کولاک سفید تاریخی واژگون شده اند.
هنگامی که یک کوهنورد در یک کولاک گرفتار می شود، با غریبهای سرگردان روبرو می شود و باید هر دو را قبل از شب از کوه پایین بیاورد.
زنی جوان به نام “داربی” به دلیل کولاک شدید در یک استراحتگاه دور افتاده در کوهستان گرفتار شده است. او به زودی متوجه وجود یک دختر بچه ربوده شده داخل ماشین یکی از ساکنین اقامتگاه میشود. حال داربی مصمم است تا هویت واقعی آدم ربا را کشف کند.