
وقتی اِولین اِلستر ثروت پسرعموی دورافتادهاش را به ارث میبرد، تصور میکند که بالاخره بخت با خانوادهاش یار شده است. اما آنها نمیدانند که همراه با این ثروت، یک نفرین خانوادگی هم به آنها رسیده — و حالا باید هر کاری بکنند تا قربانی بعدی این نفرین نشوند.
دو سرباز سابق نیروهای ویژه به نامهای کریس ون هورن و لو فنگ همراه گروهی از غیرنظامیان را در سفری خطرناک از طریق یکی از خطرناکترین جادههای جهان به نام بزرگراه مرگ همراهی میکنند.
آنتونیو سالیری معتقد است که موسیقی موتزارت آوایی الهی است. آو آرزو می کرد همچون موتزارت یک موسیقیدان حرفه ای بود تا می توانست با نوشتن آهنگ خدا را پرستش کند. اما او نمی تواند درک کند که چرا خدا به چنین موجود مبتذلی این استعداد را عطا کرده تا نماینده ی او باشد. حسادت سالیری به دشمنی با خدایی می انجامد که بزرگی اش را با دادن چنان استعدادی به موتزارت به اثبات رسانده بود. سالیری خود را برای گرفتن انتقام آماده می کند