
در روستایی دورافتاده در جزیره کارپاتیا، دختری خجالتی به نام یوری در یک مزرعه بزرگ میشود و از کودکی یاد میگیرد که از گونهای حیوانی مرموز به نام «اوچی» بترسد. اما وقتی یوری یک بچه اوچی زخمی را پیدا میکند که جا مانده، تصمیم میگیرد از خانه بگریزد و سفری پرماجرا را برای بازگرداندن او به خانهاش آغاز کند.
در حالی که یک خانواده نروژی تعطیلات آرام خود را در جزیره زیبای لا پالما سپری میکنند، هشدارهای یک پژوهشگر جوان دربارهی وقوع فوران آتشفشانی، زندگیشان را به کابوسی غیرمنتظره تبدیل میکند.
قسمت ششم منتشر شد.
ده هزار سال پیش از به قدرت رسیدن پل آتریدیز، دو خواهر به نامهای والیا و تولای هارکونن فرقه افسانهای و محفل زنان را پایهگذاری کردند که بعدها با نام بن جسره شناخته شد تا سرنوشت آینده بشریت را تحت کنترل خود درآورند.
پس از یک تراژدی خانوادگی، سه نسل از خانواده دیتز به خانه در رودخانه زمستان باز می گردند. زندگی لیدیا که هنوز توسط بیتل جویس تسخیر شده است، وقتی دختر نوجوانش، آسترید، به طور تصادفی پورتال زندگی پس از مرگ را باز می کند، زیر و رو می شود.
یک کارآگاه مصمم در مسابقه ای با زمان است تا یک نمایش بازی پیچ خورده را در تاریک وب متوقف کند، جایی که اسیران مجبور می شوند برای زندگی خود با هم رقابت کنند.
زن جوانی که توسط یک دانشمند غیرمتعارف به زندگی بازگردانده شده است، با یک وکیل فاسد در یک ماجراجویی طوفانی در سراسر قاره ها فرار می کند. او فارغ از تعصبات زمانه خود، در هدف خود برای دفاع از برابری و رهایی استوار می شود.
هن و جونیور تکهای زمین دورافتاده که نسلها در خانواده جونیور بوده را تبدیل به مزرعه میکنند. زندگی ساکت و آرام آنها با پیدا شدن سر و کله یک غریبه ناخوانده و یک درخواست شوکهکننده کاملاً عوض میشود.
نمو یک سارق رده بالای آثار هنری است که پس از خراب شدن دزدی آخرش، خود را درون یک پنتهاوس میبیند که به همراه آثار هنری ارزشمند زندانی شده و حالا باید با زیرکی و ابتکار خود نجات پیدا کند.
دوبله فارسی منتشر شد.
طوفان مهیبی از راه می رسد و دختر جوانی ربوده می شود. مادرش چاره ای ندارد جز اینکه با زن مسن مرموز همسایه همراه شود تا آدم رباها را پیدا کند. آن ها در مسیر خود وارد طبیعت وحشی می شوند که آن ها را در موقعیت سختی گرفتار و رازهای تکان دهنده ای از گذشته شان را برملا می کند.
یک شکارچی کهنهکار به نام مکس بورلاند (با بازی کریستف والتس) برای پیدا کردن همسر یک تاجر ثروتمند به نام ریچل کید، استخدام میشود. اما پس از اینکه مکس متوجه میشود ریچل به دلیل آزار و اذیت همسرش از دست او فرار کرده، بر سر یک دو راهی قرار میگیرد، اینکه کاری که برایش استخدام شده را به پایان برساند یا کنار بماند. درحالیکه مزدوران بیرحم و رقیب قدیمیاش به شهری که پناهگاه موقتی او است، نزدیک میشوند و…