
سانجای "سکندر" راجکوت، پادشاه راجکوت، پس از درگیری با پسر وزیر راکش پرادان، به هدفی برای وزیر تبدیل میشود.
آنکور، قربانی بیعدالتی، در کشوری غریبه به مرگ محکوم شده است. اما ساتیا، خواهر مقاوم و بیپروا، آماده است که برای نجات برادرش هر مرزی را بشکند. او میداند که راهی خطرناک و پر از موانع پیش رو دارد، اما هیچ چیزی نمیتواند اراده پولادین او را متزلزل کند
پس از یک سرقت الماس حلنشده، تعقیب سرسختانه یک پلیس سرسخت برای یافتن مظنون اصلی به وسواس تبدیل میشود، تا زمانی که سرانجام با یکدیگر و با حقیقت روبهرو میشوند.
قسمت ششم منتشر شد.
سال ها پس از آنکه بدلکاری به نام بانی یک خانم بازیگر نه چندان موفق به نام هانی را استخدام می کند، گذشته خطرناک آن ها گریبانشان را می گیرد و آن دو را مجبور می کند برای محافظت از دخترشان دوباره با یکدیگر همراه شوند
کید، یک مرد جوان ناشناس که در یک باشگاه مبارزه زیرزمینی زندگی ضعیفی را بیرون میکشد، جایی که شب به شب، با پوشیدن ماسک گوریل، توسط مبارزان محبوبتر برای پول نقد مورد ضرب و شتم خونین قرار میگیرد. پس از سالها خشم سرکوبشده، کید راهی برای نفوذ به محاصره نخبگان شوم شهر پیدا میکند. در حالی که ترومای دوران کودکی او در حال جوشش است، دستان اسرارآمیز زخمی او یک کمپین انفجاری تلافی جویانه را به راه می اندازد تا با مردانی که همه چیز را از او گرفتند، حساب باز کند.