Ashi
آشی واژه زبان اوستایی برای مفهوم زرتشتی "آنچه به دست می آید" است. آشی به عنوان هیپوستاز «پاداش»، «پاداش» یا «شانس هوسانگیز»، در سلسله مراتب یازاتهای زرتشتی نیز الوهیت است.
آشی واژه زبان اوستایی برای مفهوم زرتشتی "آنچه به دست می آید" است. آشی به عنوان هیپوستاز «پاداش»، «پاداش» یا «شانس هوسانگیز»، در سلسله مراتب یازاتهای زرتشتی نیز الوهیت است.
پس از وقایع فصل چهارم انیمه مدرسه قهرمانانه من، ایزوکو میدوریا و کاتسوکی باکوگو از مبارزه در مقابل یکدیگر دست کشیده و اکنون در کنار هم با دشمنان مبارزه میکنند. حال آنها باید همراه با سایر دوستانشان در مقابل بزرگترین و شروترین دشمنی که تاکنون با آن روبرو شدهاند، ایستادگی کرده و…
هاتاوی نوا که هنوز تحت تاثیر اقدامات گذشته خود قرار دارد، به یک سازمان تروریستی به نام مفتی می پیوندد و نام مستعار “مفتی نبی ارین” را برای خود بر می گزیند. مفتی در حال مبارزه با یک تروریسم علیه دولت فدراسیون زمین است که…
لوپین سوم برای کشف اسرار از دفتر خاطرات برسون که به میراث پدربزرگ معروف خود گره خورده است، به یک ماجراجویی بزرگ می رود…
یک پسر نوجوان همراه با پدرش برای فرار از زندان آمریکا به توکیو مهاجرت می کند. او به تدریج به یکی از راننده های پیشتاز و بزرگ در دنیای ماشین سواری در توکیو تبدیل می شود و...
بازرس پلیس ابهی پراتاب سینگ یک پلیس صادق و وظیفه شناس لست که همیشه در کارش موفق هست وی یکی از بزرگترین خلافکارهای هند را زیرنظر دارد ولی ...
ایزوکو میدوریا ، کاتسوکی باکوگو ، و شوتو تودوروکی همراه با اندووردر حالی که لباسهای جدیدی پوشیده اند ، به یک ماموریت می روند تا جهان را که تنها 2 ساعت تا نابودی فاصله دارد نجات دهند.
دوبله فارسی منتشر شد.
یک روزنامه نگار در نیمههای شب هنگام برگشت از کار، با یک دختر تصادف می کند و از صحنه فرار می کند، او بعدا متوجه می شود که این دختر، دختر خدمتکارش بوده است.
لینکهای دانلود بروز شدند.
زمانی که دو جک فروت ارزشمند یک سیاستمدار محلی ناپدید میشوند، یک افسر جوان به نام مهیما باسور مسئولیت رسیدگی به این پرونده را به عهده میگیرد. حال مهیما برای اثبات تواناییهای خود مصمم است تا هر طور شده این پرونده عجیب و غریب را حل کند اما…
کریشنا مأمور یک آژانس جاسوسی هندی است و ماموریت دارد خبرچینی را پیدا کند که اطلاعات محرمانه دفاعی هندوستان را می فروشد؛ اما او میان عشق و شغل خود که جاسوسی است گرفتار شده است.
صدی و یدی، کارگران پمپ بنزینی قدیمیاند که از زمان تغییر مسیر جاده اصلی، متروک و بدون استفاده مانده است. یدی که دل در گرو دختری در شهر مجاور دارد، در قبال پرداخت مبلغی به عباس اسماعیلی، پستچی ساده دل منطقه، نامههای عاشقانه را به معشقوقه نادیدهاش میرساند.