
وقتی شمال غربی اقیانوس آرام با موجی از بمبگذاریهای مرگبار و سرقتهای بانکی روبهرو میشود، یک مأمور کهنهکار افبیآی باید با تروریستی کاریزماتیک مقابله کند که نقشهای برای سرنگونی دولت آمریکا در سر دارد
داستان مردی به نام دیوید را روایت میکند که با بحرانهای زندگی مواجه است و برای خرید یک مبل به همراه مادر بیمار و سه خواهرش به فروشگاهی میرود. این فروشگاه که در آن مادر دیوید تصمیم میگیرد از جایش تکان نخورد، تبدیل به صحنهای برای شکستن دیوارهای خفقانی روابط خانوادگی میشود. مبل به یک نماد از پناهگاه و فرار از واقعیت تبدیل میشود، جایی که مادر دیوید، با نشستن بر آن، از رویارویی با دنیای بیرون خودداری میکند و همین باعث ایجاد بحرانهای جدیدی در خانواده میشود.
یک مادر ناامید، که از کودکی تحت تعقیب روحی شیطانی بوده، تنها راه نجات دختر بیمارش را در این میبیند که خودش را به تسخیر همان نیروی پلید درآورد.
قسمت ششم منتشر شد.
روث کلارک، زنی میانسال و سختکوش که به عنوان یکی از بهترین تولیدکنندگان شربت افرا در کانادا شناخته میشود، دیگر تحمل مقید بودن به قوانین بروکراتیک و ادب اجتماعی کشورش را ندارد. با کمک رمی بوشار، یک شخصیت ساده و کوچکاندام محلی، مسیر تازهای در پیش میگیرد.
یک افسر امنیت فرودگاه تلاش میکند تا از یک مسافر مرموز پیشی بگیرد که او را مجبور میکند یک شیء خطرناک را به طور غیرقانونی به پرواز شب کریسمس منتقل کند.
جت و دوستاش، شاون، سیدنی و میندی، به یک کمپ فضایی میرن تا مهارتهاشون رو امتحان کنن. اما وسط راه، ساناسپات یه واکنش آلرژیکی عجیب پیدا میکنه و خیلی خیلی کوچیک میشه! حالا تیم باید از کمپ بیرون برن و داروی «دِشرینکولوم» رو پیدا کنن، بدون اینکه میچل بفهمه اونها چه کاری انجام میدن!
وقتی یک باند موتورسواری بدنام برادرش را برای یک سرقت به خدمت میگیرد، یک قهرمان سابق موتورکراس باید با عمیقترین ترسهایش روبهرو شود تا خانوادهاش را در امان نگه دارد.
قسمت هشتم منتشر شد.
پس از اینکه یک مجری تلوزیون به طور تصادفی در اعماق جنگلهای پوکونوس با جسدی مواجه میشود، متوجه میشود که برای قتل یک نژادپرست بدنام سفیدپوست پاپوش دوختهاند.
پس از فرار از یک اردوگاه کار اجباری در روسیه، سه مرد باید بر طبیعت بیرحم و همچنین اختلافات میان خود غلبه کنند، چرا که سفرشان به خانه به نبردی سخت برای بقا تبدیل میشود.
مبارزه یک مامور سابق اف بی آی با یک سندیکای جنایی زمانی شخصی می شود که نوه او را می ربایند. او و دخترش که هر دو استاد هنرهای رزمی هستند، تیمی غیرقابل توقف تشکیل می دهند. آنها با هم، در یک بازی حساب شده موش و گربه، در یک ماموریت بی امان برای نجات او و سرنگونی امپراتوری جنایتکار، سرسپردگان سندیکا را شکست می دهند.