لئونارد که بر اثر یک اتفاق حافظهی کوتاه مدتش را از دست داده است، در تلاش هست تا با کمک یادداشتها و عکسهایش، خاطره ی تلخِ بسیار مهمی را به یاد بیاورد. اما…
جودیت آلبرایت پس از سکته مغزی خفیف ، با اکراه به یک خانه سالمندان تاریخی نقل مکان می کند و در آنجا متقاعد می شود که یک نیروی فوق طبیعی ساکنان را می کشد.
در حالی که قحطی و گرسنگی به کره ی زمین چیره شده، گروهی از ستاره شناسان تصمیم میگیرند تا با استفاده از یک کرمچاله ی فضایی که به تازگی کشف شده، محدودیت های سفر انسان به دور ترین نقاط فضا را از بین ببرند...
یک افسر پلیس پس از شلیک تصادفی به یک سیاه پوست بیگناه با محاکمه روبرو می شود، در حالی که در دنیای پیچیده رسانه ها، عدالت، سیاست های نژادی و اخلاقیات خود می گذرد
مرد آشغال جمع کنی که از یک زندگی گذشته عذاب میکشد، تلاش میکند تا زندگی آرامی در رستگاری داشته باشد. اما زمانی که نیت خوب او او را هدف یک رئیس جنایتکار محلی قرار می دهد، کلین مجبور می شود با خشونت گذشته اش آشتی کند.
شخصی کودکی را در آلمان به قتل می رساند. پلیس سخت در جستجوی اوست. این قتل ها وضعیت جنایتکاران دیگر را نیز به هم ریخته است و جنایتکاران محلی میخواهند به پلیس کمک کنند تا هرچه سریعتر قاتل دستگیر شود…
زندگی در تونل برای سه دوست قدیمی به خوبی پیش میرود تا اینکه آنها با یک مامور قطار روبهرو میشوند که زن بسیار سختگیری است و نامهی تخلیه تونل را دارد.
دو آدم کش به نامهای وینسنت و جولز از طرف مارسلوس والاس ماموریت مییابند تا چمدانی را که دزیده شده ، از سارقان پس بگیرند و در جریان این عملیات به طرز معجزه آسایی نجات پیدا میکنند. وینسنت مامور میشود تا میا ، همسر والاس را به گردش ببرد ، اما میا بر اثر استفادهی بیش از حد مواد مخدر…
زمستان، 1843. یک زن جوان به دنبال مرگ مرموز مادرسالار خانواده اش تحت بازجویی قرار دارد. یادآوری او از وقایع، نور جدیدی را بر نیروهای بی سن پشت این تراژدی می افکند.
نوجوانی سفید پوست با چند جوان سیاه پوست درگیر می شود و او موضوع را با «درک» ، برادر بزرگ ترش که گرایشات تند نئونازی دارد، در میان می گذارد. «درک» بی مهابا سلاحش را بر می دارد و به سراغ جوانان سیاه پوست می رود، آنان را می کشد، و به زندان محکوم می شود. اما در زندان، به دلیل بدرفتاری زندانیان سفید پوست با او، دیدگاهش نسبت به سیاه پوستان عوض می شود...