
یک استاد جوان دانشگاه و همسر باردارش، ناخواسته موجودی شرور با نیتهای مرگبار را آزاد میکنند.
پس از یک حادثه نزدیک به مرگ در اثر غرق شدن، خانوادهی یک پسر جوان با وحشت درمییابند که او توسط یک شیطان افسانهای از اعماق دریاچه تسخیر شده است. در حالیکه خانواده با تمام توان برای نجات روح پسرشان با زمان رقابت میکنند، هیولای شیطانی درون کودک شروع به از هم پاشیدن خانواده میکند و در تلاش است هر کسی را که سر راهش قرار گیرد نابود سازد.
پومالای، یک بازیکن کریکت محلی میانسال، رقیب جدیدی به نام انبو پیدا میکند که جوانتر و ورزشکار است. رقابت آنها در کریکت پیچیده میشود وقتی انبو عاشق دختر پومالای، دورگا، میشود.
پنج دوست جوان به همراه راهنمای خود، سفری ماجراجویانه آخر هفتهای را به تپههای کولیمالای آغاز میکنند. اما با نادیده گرفتن هشدارها، وارد منطقهای ممنوعه میشوند و ناخواسته، راز تاریکی را در دل جنگل بیدار میکنند
با پسزمینه روستایی دهه 1970، داستان کشاورزان در مواجهه با چالشهایی که به طور پیچیده مسیر زندگی آنها را شکل میدهد، آشکار میشود.
برلین، زمان حال. شوهر «کایل پرات» (فاستر) می میرد و «پرات» قصد دارد هم راه با «جولیا» (لوستن)، دختر هفت ساله اش و تابوت شوهرش به امریکا برگردد. «کایل» و «جولیا» در هواپیما به خواب می روند. اما وقتی «کایل» بیدار می شود، می بیند خبری از دخترش نیست. ظاهرا نام «جولیا» در فهرست مسافران نبوده و هیچ یک از خدمه و مسافران او را ندیده است. یکی از محافظ های پرواز (سارسگارد) نیز می گوید که اصلا «جولیا» هم راه با پدرش درگذشته و ادعا می کند که «کایل» عقل خود را از دست داده است...
جنسون ایمز به جرم قتل همسرش به زندان میرود. سرپرست بند زندانی که «جنسون» در آن به سر میبرد محبوب ترین بازی سال را طراحی کردهاست و...
نایب بازرس شیواکومار بعد از یک تصادف متوجه می شود که زن و بچه اش گم شده اند . در حین دوره بهبود و در حالی که به بیماری مغزی شدید دست و پنجه نرم می کند، متوجه می شود که چنین ناپدیدشدن های زنجیره ای بارها در شهر رخ داده است...
پسربچهای به نام آرجون یک توله سگ هاسکی را نجات میدهد. حال آرجون تصمیم میگیرد به کمک پدر و پدربزرگش این توله سگ را برای شرکت در یک مسابقه آموزش دهد و…
یک پلیس خونسرد به نام کریشنا دیو در واحد رسیدگی به قتل ، مسئولیت بررسی یک قتل وحشتناک را به عهده می گیرد. با رازگشایی لایه های جنایت، تهدید به طور غیرعادی نزدیک تر می شود.