به دنبال یک دور همی خاص، زندگی چند خانواده زندگی به هم پیوند میخورد. از روز تولد مشترک گرفته تا چیز هایی که حتی انتظارش را ندارند...
دکتر ایان مالکوم، ریاضیدان آشوب، پس از یافتن دفتر خاطراتش، اتفاقات ناگوار و درگیری های 30 سال پیش در مورد پارک تفریحی جزیره پر از دایناسورهای ماقبل تاریخ را به یاد می آورد که فرار می کنند و بیهوش می دوند...
گروهی از پرندگان نوجوان و بازیگوش به نام های رد، بامب، استلا و چاک تصمیم می گیرند تا تعطیلات تابستانی خود را در اردوگاه اسپلینتروود بگذرانند و اوقات خوشی را با یکدیگر سپری کنند، اما...
آلخاندرو یک طراح اسباب بازی مشتاق اهل السالوادور است که در تلاش است تا ایده های غیرمعمول خود را در شهر نیویورک زنده کند. با تمام شدن زمان ویزای کاری او، شغلی برای کمک به یک طرد شده از دنیای هنر نامنظم تنها امید او برای ماندن در کشور و تحقق رویای خود می شود.
پسربچه ای برای فرار از طوفان به یک کتابخانه پناه می برد. در این کتابخانه اسرارآمیز او به یک پسربچه کارتونی تبدیل می شود که داخل کتاب های قدیمی گیر افتاده است و باید برای بازگشت به زندگی واقعی ماجراهای فراوانی را پشت سر بگذارد و...
پسری یک روز را با یک دختر می گذراند و آن دختر بعد از آن روز به طور کامل ارتباطـش را با او قطع می کند، این پسر به خاطر علاقه ای که به این دختر پیدا کرده است، سر تا سر جهان را دنبال این دختر می رود اما نمی داند چه اتفاقات شومی انتظارش را می کشند.
زن جوانی به نام لوسیانا که در دایره ای از مرگ های مرموز خویشاوندان غوطه ور شده و این ظن فزاینده مبنی بر اینکه فرد مظنون نویسنده مرموز، رئیس سابق او است و ...
فصل تعطیلات فرا رسیده است و استیو اورکل درخشان اما حادثهخیز جشن محلی خود را با تحقیر عمومی یک مرکز خرید بابانوئل خراب کرده است. استیو در تلاش خود برای درست کردن اوضاع و کسب امتیازهای خوب با مرد بزرگ در قطب شمال، اختراعی را ایجاد می کند که فقط اوضاع را بدتر می کند. استیو با استفاده از مغز بزرگ و حتی قلب بزرگتر خود، باید بابانوئل واقعی را پیدا کند تا ببیند آیا با هم می توانند به شهر کمک کنند تا روح تعطیلات را دوباره کشف کند.
اریکا، گوینده موفق رادیو که در نیویورک زندگی می کند و در برنامه های خود این شهر را جایی فوق العاده تصویر می نماید، یک روز تبدیل به قربانی خشونت بی دلیل همین شهر می شود. چیزی که تا آن زمان از دید وی مخفی مانده بود. شبی با نامزدش دیوید هنگام پیاده روی مورد حمله اوباش خیابانی قرار می گیرند. زمانی که اریکا در بیمارستان-پس از اغمای طولانی- چشم می گشاید، عزیزترین چیز زندگی اش-یعنی نامزدش دیوید- را از دست داده است.
قسمت سیزدهم منتشر شد.
در سال 2012، سه سال قبل از فیلم دنیای ژوراسیک، اوون گریدی و کلر دیرینگ در Isla Nublar با هم متحد می شوند تا با هر چیزی که پارک دنیای ژوراسیک به راه آنها می اندازد، از جمله یک خرابکار مرموز که می خواهد پارک را برای همیشه نابود کند، مقابله کنند!