پدری ناامید با شیاطین خود در خیابان های پر جنب و جوش، خطرناک و مست کننده دهه 80 نیویورک در مسابقه ای برای بازگرداندن پسر گمشده اش به خانه می جنگد.
مقر ذهنی نوجوان رایلی در حال تخریب ناگهانی است تا جایی برای چیزی کاملاً غیرمنتظره باز کند: احساسات جدید! شادی، غم، خشم، ترس و انزجار، که مدتهاست یک عملیات موفقیتآمیز را انجام دادهاند، مطمئن نیستند که وقتی اضطراب ظاهر میشود چه احساسی داشته باشند. و به نظر می رسد که او تنها نیست.
در حالی که لیلیان هال، ستاره محبوب برادوی، قلب، روح و زمان خود را برای آماده شدن برای نقش بزرگ بعدی خود می گذراند، او متوجه سردرگمی و فراموشی خود می شود. او که با همه شانسها برای رسیدن به شب افتتاحیه مبارزه میکند، در حالی که خاطرات و هویت محو شدهاش را حفظ میکند، باید یک سفر عاطفی پر فراز و نشیب را طی کند - میل او به کانون توجه و خواستههای شدید دنیای واقعی را متعادل کند.
رستاخیز معمایی، داد و بیداد و مجازات یک هیولای مرده در یک بیابان دورافتاده، پس از برداشتن قفسه ای از برج آتش فروریخته ای که جسد پوسیده آن را دفن کرده بود، یک قاتل نمادین جدید را آزاد می کند.
غرایز بقا در یک خانواده مسافرتی زمانی مورد آزمایش قرار می گیرد که آنها چاره ای جز اقامت در یک خانه دور افتاده ندارند.
وقتی یک روزِ جورج بارها و بارها برایش تکرار می شود، فکر می کند عقلش را از دست داده است. اما متوجه می شود واقعیت می تواند از تخیل عجیب تر باشد. او با درک تازه اش از فضا-زمان و پیوستن به پروژه لازاروس، باید میان وفاداری به سازمانی که هدفش نجات دنیا است و توانایی تغییر گذشته یکی را انتخاب کند.
یک ملکه مغرور پس از سرنگون شدن توسط یک انقلابی کاریزماتیک در سرزمین خود فراری می شود و باید با سختی و خطر روبرو شود که او برای به دست آوردن تاج و تخت خود سفری را آغاز می کند.
پنج ماه پس از قتل، کریستوفر رابین سعی می کند در حالی که با PTSD خود دست و پنجه نرم می کند، به زندگی عادی خود بازگردد. در اعماق جنگل 100 آکری، خشم مخربی رشد می کند که وینی پو، پیگلت، جغد و ببر پس از فاش شدن وجودشان، خانه و زندگی خود را در خطر می یابند.
کاکا پسر یک قهرمان است. بدن او توسط یک نیروی شیطانی مورد تهاجم قرار می گیرد که با افزایش سن قوی تر می شود. در نهایت این نیرو قدرت تاریک کافی برای نابودی کل جهان را خواهد داشت. برای جلوگیری از وقوع چنین فاجعه ای، اژدهای سیاه افسانه ای، پرنسس نینی، رئیس باراگون و براتی بیرلی با کاکا متحد می شوند تا از سرزمین خود دفاع کنند. آنها در سرزمینهای ممنوعه، دنیای زیرزمینی و جهان موازی، با گلهای گوشتخوار و موجودات سنگی مبارزه میکنند. با وجود خطرات، جوانان هیچ ترسی نشان نمی دهند. آنها مصمم هستند تا نیروهای تاریک را از سرزمین خود بیرون کنند.
ایرنا گوت 19 ساله در خانه یک افسر نازی بسیار مورد احترام در لهستان وقتی متوجه می شود که محله یهودی نشین در شرف نابودی است، به خانه دار ارتقا می یابد. او که مصمم به کمک به دوازده کارگر یهودی است، تصمیم می گیرد آنها را در امن ترین جایی که فکرش را می کند - زیرزمین خانه سرگرد آلمانی - پناه دهد. در طول هشت ماه آینده، ایرنا از شوخ طبعی، شوخ طبعی و شجاعت بسیار خود استفاده می کند تا دوستان خود را تا جایی که ممکن است پنهان کند.