مرد جوانی در هنرهای رزمی تمرین می کند تا از صاحب زمین فاسدی که خانواده اش را به قتل رسانده انتقام بگیرد.
در تاریکی شب، ربکا در محوطهای فرسوده از خواب بیدار میشود و متهم به یک ضربه و فرار میشود. اما یک درگیری مرگبار نقشه ای شوم را آشکار می کند. او که جایی برای برگشتن ندارد، باید حقیقت را قبل از اینکه او را نابود کند، کشف کند. اما ربکا اسرار تاریک تر از آنچه آنها می دانند در خود دارد.
کلاب مشغول شکار هست قبیله او به صورت وحشیانه ای قتل عام می شوند و تنها بازمانده فرزند کلاب می باشد. کلاب بازمی گردد و با دیدن این صحنه آتش انتقام در ا و شعله ور می شود و گرفتن انتقام با نیروهای طبیعت به مبارزه برمی خیزد…
آرامش کریسمس بر شهر کوچک حاکم می شود، اما در بازار کریسمس، فعالیت های شدیدی وجود دارد. ماریان یک خرس عروسکی را در بالای قفسه کشف می کند. آیا او زنده است؟ ماریان باید عروسکی را به هر نحوی دریافت کند. اما تدی می خواهد به یک ثروتمند برسد ...
قسمت نهم منتشر شد.
خدمه شش نفره یک سفینه فضایی متروکه از سکون در دورترین نقاط فضا بیدار می شوند. خاطرات آنها پاک شد، آنها هیچ به یاد نمی آورند که چه کسی هستند یا چگونه سوار شده اند. تنها سرنخ هویت آنها یک محفظه بار است که پر از آن است
یک هشت ساله به نام مانوئل پس از خودکشی ناگهانی همسرش دچار زوال عقل می شود که جرقه ای از حوادث ماوراء الطبیعه را به دنبال دارد که زندگی خانواده اش را به خطر می اندازد.
از دلانی ها پیروی کنید، که از بیرون به نظر می رسد خانواده ای راضی و غبطه ور هستند. جوی و استن مربیان سابق تنیس والدین چهار فرزند بزرگسال هستند. بعد از پنجاه سال ازدواج، بالاخره آکادمی تنیس معروف خود را فروختند و آماده شدند
گری پریش مردی خوب با گذشته ای پر دردسر است که زندگی جنایتکارانه خود را برای زندگی به عنوان یک مرد خانواده رها کرده است. اما وقتی پسرش با خشونت به قتل میرسد، عادتهای قدیمی باز میگردد و او را به یک جستجوی بیامان با اهداف اخلاقی و عواقب خطرناک میفرستد.
روی فریمن، کارآگاه سابق قتل با حافظه ای شکسته، مجبور می شود پرونده ای را که به یاد نمی آورد، دوباره بررسی کند. از آنجایی که زندگی یک مرد در انتظار اعدام است، فریمن باید شواهد وحشیانه یک دهه تحقیقات قتل را جمع آوری کند و شبکه ای شوم از اسرار مدفون و خیانت هایی را که به گذشته او مرتبط است، آشکار کند. تنها با غرایز برای اعتماد، او با یک حقیقت وحشتناک روبرو می شود - گاهی اوقات، بهتر است اجازه دهید سگ های خواب دروغ بگویند.
یک مامور اف.بی.آی در زمان سفر کرده و به گذشته باز می گردد تا جلوی به قتل رسیدن یک زن را بگیرد، و از طرفی در طول این ماموریت نیز عاشق همین زن می شود.