در یک روز تابستانی غیرطبیعی در اسلو، میدان الکتریکی عجیبی شهر را احاطه کرده است، در حالی که میگرن جمعی در شهر پخش می شود و تازه فوت شده از مرگ بیدار می شود.
رستاخیز معمایی، داد و بیداد و مجازات یک هیولای مرده در یک بیابان دورافتاده، پس از برداشتن قفسه ای از برج آتش فروریخته ای که جسد پوسیده آن را دفن کرده بود، یک قاتل نمادین جدید را آزاد می کند.
با الهام از وقایع واقعی بهار 1944، زمانی که نازی ها در روز تولد آدولف هیتلر یک مسابقه فوتبال بین تیمی از زندانیان اردوگاه و یک تیم نخبه نازی ترتیب دادند. مسابقه ای که زندانیان مصمم به پیروزی هستند، مهم نیست چه اتفاقی می افتد.
در مرز هوکایدو، یک کهنه سرباز جنگ و دختر آینو با افراد نامتناسب و مرتدهای نظامی به رقابت می پردازند تا گنجی را پیدا کنند که بر روی قانون شکنان خالکوبی شده است.
یک زن جوان آمریکایی به امید اینکه بتواند در کلیسا کار کند، به شهر واتیکان سفر می کند و در یک یتیم خانه مشغول به کار می شود. او به زودی با دختربچه ای عجیب و مرموز روبرو می شود و...
یک سازمان مرموز زنی را زندانی می کند و می خواهد توانایی نهفته ذهن خوانی او را آزمایش کند.
1979. دونالد لاووی یک قاتل ترسناک است که به دستور کلود دوبوآ، رئیس گروه اوباش جنوب غربی مونترال کار می کند. دونالد وظیفه دارد تا سرباز جدید خود سرژ ریوارد را بپذیرد، یک کلاهبردار کوچک سرش که به زودی او را در یک قتل مضاعف به خطر می اندازد. دونالد به لطف وکلای قبیله دوبوا از عدالت اجتناب می کند، اما این تنها یک شکست موقت برای کارآگاه گروهبان راجر برنز است، که می خواهد لاووی را متقاعد کند تا یک خبرچین شود.
از دلانی ها پیروی کنید، که از بیرون به نظر می رسد خانواده ای راضی و غبطه ور هستند. جوی و استن مربیان سابق تنیس والدین چهار فرزند بزرگسال هستند. بعد از پنجاه سال ازدواج، بالاخره آکادمی تنیس معروف خود را فروختند و آماده شدند
کارگر یک مغازه زندگی اش را از نو شروع می کند و نشان می دهد با هوش و استعداد چه کارهایی می توان انجام داد.
عقل یک زن با استعداد فرصتی برای رهبری نیروی پلیس مخفی اروپا به ارمغان می آورد. اما نتیجه معکوس می دهد و همه چیز را برای او تمام می کند. پس از قتل در خانه اش و وارث ربوده شده، ناظر سابق او از یک پلیس کمک می گیرد تا او را بازگرداند.