نویسندهای جوان در جستجوی الهام برای نوشتن، با شنیدن خبر درگذشت مادربزرگش، خود را در حال کندوکاو در زندگی فراموش شده اش مییابد.
اِلا بلا بینگو و هنری دوستان صمیمی یکدیگر هستند که اکثر اوقات فراغتشان را با یکدیگر میگذرانند و به تفریح و بازی مشغول هستند. یک روز پسر جدیدی وارد محله آنها میشود و همه چیز تغییر میکند.
مادری تنها باید از دخترش در حین سرقتی ناموفق در ساختمان اجاره انباری با تکنولوژی پیشرفته، دفاع کند.
دختری جوان به نام جو گرین، پیوندی عاطفی و ناگسستنی را با یک اسب وحشی زیبا ایجاد میکند و...
یک مدل پاریسی باید به مادرید برگردد، جایی که مادربزرگش که او را بزرگ کرده بود، به تازگی سکته کرده است. اما گذراندن تنها چند روز با این خویشاوند به یک کابوس غیرمنتظره تبدیل می شود.
راننده تاکسیای پس از آنکه کارا، زنی جوان که رازی تاریک را در دل دارد، سوار می کند، حوادثی غیرمنتظره را در طول شب تجربه می کند. کارا از او می خواهد تا بدون مقصد خاصی در اطراف شهر رانندگی و او را در رفتن به مسیرهای عجیبی همراهی کند.
پسر جوانی که مربی اش توسط پلیسی فاسد کشته می شود، مجبور می شود تا بیگناهی خود را در برابر قانون ثابت کند.
در دهه 1950 میلادی در شهر نیویورک، یک کارآگاه خصوصی به نام لیونل اسروگ که مبتلا به سندروم توره میباشد، تلاش میکند تا معمای قتل تنها دوست و مربی اش فرانک مینا را حل کند.
در گردشى دسته جمعى در یك جزیره غیرمسكونى، آنا ناپدید میشود و دوستانش به جستجوى او میپردازند. این جستجو معشوق آنا، ساندرو را به دوست او كلودیا نزدیك میكند...
زمانیکه اختراع مرموز ون هلسینگ از کنترل خارج می شود، درک و رفقای هیولایش همگی به انسان و جانی نیز به هیولا تبدیل می شوند. هم اکنون که درک در بدنی اشتباهی قرار گرفته و قدرت هایش را از دست داده، به همراه جانی که عاشق زندگی جدیدش به عنوان یک هیولاست، باید با همکاری یکدیگر بشتابند تا درمانی برای خود پیدا کنند.