بر اساس زندگی سام مانکشاو، که رئیس ستاد ارتش هند در طول جنگ هند و پاکستان در سال 1971، و اولین افسر ارتش هند بود که به درجه فیلد مارشال ارتقا یافت.
سالها پس از اینکه مادرش او را ترک کرد و دوباره ازدواج کرد، از رامانا خواسته میشود اسنادی را امضا کند که هر گونه رابطه با مادرش را رد میکند، اما او قبول نمیکند و میخواهد که چرا مادرش او را ترک کرده است.
در دهه 1930، در زمان راج بریتانیا، Analeesan "Eesa"، سرباز سابق ارتش هند بریتانیا به نام کاپیتان میلر، پس از مشاهده یک جنایت در ماموریت محافظت از مردم در برابر بریتانیا است.
یک مادر مجرد و دخترش مرتکب جنایتی می شوند. در حالی که پلیس در حال تحقیقات است، همسایه آن ها که یک معلم است تصمیم می گیرد در مخفی کردن حقیقت به آن ها کمک کند ولی ...
تیرومنی که به صورت پیک غذایی مشغول به فعالیت هست بیماری ذهنی دارد که ازارش میدهد ولی وقتی با دختری بنام سابو اشنا میشود کم کم ارامش به او دست میدهد تا اینکه یکی از افرادی که سابو برای انها کار میکند کشته میشود و حالا این دو مضنون به قتل هستند و...
وقتی خانواده کوسه به شهر بزرگ نقل مکان می کنند، به معنای زندگی جدید بدون بهترین دوست بچه کوسه، ویلیام است. در شهر، بچه کوسه، با یک ستاره پاپ شیطانی آشنا می شود که می خواهد دریاها را تسخیر کند. این بستگی به بچه کوسه دارد که طلسم خود را بشکند.
کریشنا مأمور یک آژانس جاسوسی هندی است و ماموریت دارد خبرچینی را پیدا کند که اطلاعات محرمانه دفاعی هندوستان را می فروشد؛ اما او میان عشق و شغل خود که جاسوسی است گرفتار شده است.
زندگی سه فرد مرموز با آشکار شدن چهره آنها تغییر می کند.
یک جنگجوی توانا جان خود را برای ساختن ستون پیروزی سواراجیا فدا میکند. او حتی در این راه از ازدواج پسرش میگذرد و...
یک بزرگراه ملی تبدیل به یک معضل اساسی در زندگی یک روزنامه نگار به نام مایا و یک پروفسور کالج به نام مایا تبدیل می شود و زندگی آنها را زیر و رو می کند...