پیرمردی در خواب برادرش را می بیند که به او کارهای بدش از جمله نزول خواری و سر راه قرار دادن بچه هایش را یادآور می شود. پیرمرد ده روز مهلت می یابد تا جبران مافات کند. از از پرستارش درخواست کمک می کند و . . .
سحر و سروش زوج جوانی هستند که زندگی خوبی دارند. پری خواهر بزرگتر سحر او را ترغیب به شکاکیت به سروش می کند. سروش که زندگیش را دوست دارد به رفتارهای آزارنده او اهمیت نمی دهد. اما وقتی سحر به شرکت میرود و در کارهای شرکت مداخله می کند سروش هم ناراحت می شود. او برای اینکه سروش را زیر نظر داشته باشد به شرکت میرود و منشی دفتر سروش میشود. با حساسیتها و دخالتهایش باعث می شود شرکت خسارت زیادی ببیند و مشتریهای خوبش را از دست می دهد. سروش که به دنبال راه چاره است با کمک باجناقش فرید عده ای کارگر ساختمانی را به عنوان کارمند به شرکت می آورد تا محیط مردانه شود و حساسیت سحر کمتر شود و…
علی که به تازگی مغازه ای را خریده و قصد دارد با راه انداختن یک مکانیکی بار زندگی خانواده اش را به دوش بکشد ، با توطئه دختری جوان روبرو می شود که قصد دارد با در آوردن مغازه از دست علی ، طلاهای دزدیده شده ای را که پدرش چندین سال پیش آنجا پنهان کرده ، بدست آورد . اما درگیر داستانی عاشقانه می شود و …
فیلم شرط ازدواج ، دختر و پسری را روایت می کند که پدرانشان شریک بودند ، آنها به گونه ای وصیت کردند که پس از ازدواج هر یک از وراث ، سهم الارث آنها پرداخت شود . عموی پسر که چشم به مال برادرزاده اش دارد وصیت نامه را به گونه ای دستکاری می کند که برادرزاده اش برای دریافت سهم الارث خود مجبور به ازدواج با دختر عمویش شود اما..
نصرت و رحمت دو برادر هستند که برای به دست آوردن ارثیه پدری خود با مشکلات زیادی از جمله دزدیده شدن پدرشان مواجه می شوند...