از گالیور، به عنوان ماجراجویی که دنیا را زیر پا گذاشته است دعوت شده تا بار دیگر به شهر لیلیپوت که زمانی آن را از دست دشمنان نجات داد، بازگردد. اما زمانی که گالیور به لیلیپوت میرسد، مردم شهر را خشمگین، وحشتزده و ناامید میبیند. چون پادشاه لیلیپوت این باور را در مردم ایجاد کرده بود که گالیور یک انسان غول پیکر افسانهای است اما آنها متوجه شدهاند که گالیور نیز یک انسان کاملا معمولی میباشد. حال پادشاه که از گالیور ناامید شده دستور اعدام و قتل او را صادر میکند اما…
یعقوب پاکدل پس از ربودن دختر پادشاه و تبدیل او به چیزی که قطعاً انسانی نیست ، دقیقاً همان چیزی است که جادوگر ستمکار به عنوان ماده اصلی در طرح شوم خود برای از بین بردن پادشاهی مسالمت آمیز به آن احتیاج دارد. هنگامی که جیکوب از همکاری امتناع می ورزد ، او را با کمر خمیده و بینی بسیار طولانی لعنت می کند.