در حالی که نیروهای آمریکایی به سواحل نرماندی یورش می برند، سه برادر در میدان نبرد مرده دراز می کشند و برادر چهارم در پشت خطوط دشمن به دام افتاده است. کاپیتان تکاور جان میلر و هفت مرد وظیفه دارند به قلمرو تحت کنترل آلمان نفوذ کنند و پسر را به خانه بیاورند.
لوکاس در مهدکودکی در یکی از شهرهای کوچک دانمارک کار میکند و از محبوبیت زیادی میان مردم برخوردار است. او به تازگی از همسر خود جدا شده است و تلاش میکند تا سرپرستی پسر نوجوان خود را به دست آورد اما…
یک خانواده فقیر، یک فرد مضطرب و یک صاحبخانه ناامید در دورههای مختلف زمانی، همگی یه یک خانه مرموز و عجیب گره خوردهاند و…
زمستان، 1843. یک زن جوان به دنبال مرگ مرموز مادرسالار خانواده اش تحت بازجویی قرار دارد. یادآوری او از وقایع، نور جدیدی را بر نیروهای بی سن پشت این تراژدی می افکند.
داستان یک کارمند فناوری آگورافوبیک که در سیاتل شواهد جنایتی را کشف می کند که
جولی پس از رابطه پر فراز و نشیب خود با یک مرد مسن کاریزماتیک اما فریبکار، با ساختن فیلم فارغ التحصیلی خود و جدا کردن واقعیت از داستان استادانه ساخته او، شروع به گره زدن عشق شدید خود به او می کند...
وقتی یک خانواده جدید به همسایگی خانه لورا و خانوادهاش نقل مکان میکنند، دختر کوچکشان، مگان، به سرعت او را مجذوب خود میکند و خاطرات دردناکی از دختر خودش، جوزی، که چندین سال پیش مرده بود، ایجاد میکند
یک گروه سرباز یهودی آمریکایی در جریان جنگ جهانی دوم در فرانسه ی تحت اشغال نازی ها گروهی را تشکیل می دهند با نام “پستفطرتها” که برای ایجاد رعب و وحشت در بین سربازان نازی به قلع و قم و شکار بی رحمانه ی انها می پردازند…
نوجوانی سفید پوست با چند جوان سیاه پوست درگیر می شود و او موضوع را با «درک» ، برادر بزرگ ترش که گرایشات تند نئونازی دارد، در میان می گذارد. «درک» بی مهابا سلاحش را بر می دارد و به سراغ جوانان سیاه پوست می رود، آنان را می کشد، و به زندان محکوم می شود. اما در زندان، به دلیل بدرفتاری زندانیان سفید پوست با او، دیدگاهش نسبت به سیاه پوستان عوض می شود...
یک روح در بدن دانش آموزی دبیرستانی تناسخ پیدا می کند و تا 100 روز به او مهلت داده میشود که علت مرگ این دانش آموز را پیدا کند.