
پنج سال از زمانی که «جوی» برای دنبال کردن رؤیاهایش با «ایتن» و هنگکنگ خداحافظی کرد و راهی کانادا شد گذشته است. پس از تلاشی سخت برای حفظ عشقشان در برابر گذر زمان، فاصلهی جغرافیایی و تعطیلی جهانیای که آنها را از هم دور نگه داشت، جوی و ایتن دوباره در کانادا به هم میرسند — اما درمییابند که هر کدام بهتنهایی بسیار تغییر کردهاند.
واتر اَنگ، مردی بازنده و بیمسئولیت که به قمار علاقه دارد، ناگهان با درخواستی عجیب روبهرو میشود: مراقبت از پسرِ جیگ، نامزد سابقش، به نام یئونگ. جیگ به او میگوید که یئونگ پسر خودش است و در ازای یک ماه پدر بودن، مبلغ صد هزار دلار به او وعده میدهد. واتر اَنگ این پیشنهاد را میپذیرد. اما بهزودی
پس از آنکه نشست سران G20 به دست تروریستها میافتد، رئیسجمهور دانیل ساتن باید از تمام مهارتهای دیپلماتیک و تجربیات نظامیاش برای دفاع از خانوادهاش و دیگر رهبران استفاده کند.
زندگی یک قاتل حرفهای بازنشسته زمانی دگرگون میشود که همسر سابق و پسرش بدون اطلاع قبلی، درست در ایام تعطیلات به سراغش میآیند—زیرا آنها در حال فرار از همدستان قدیمی او در مافیا هستند.
پس از وقوع یک تراژدی غیرمنتظره، مالکوم کرو، روانشناس کودک، با پسربچهای نه ساله به نام کول سیر آشنا میشود؛ پسری که رازی تاریک را در دل پنهان کرده است.
در جریان مجموعهای از رویاروییهای فزاینده، دیوید دان، نگهبان امنیتی سابق، از تواناییهای ماورایی خود برای پیدا کردن کوین وندل کرامب ـ مردی آشفته با بیستوچهار شخصیت متفاوت ـ استفاده میکند. در همین حال، الایجا پرایس با حضوری مرموز ظاهر میشود؛ کسی که نقش کارگردان پشت پرده را دارد و رازهایی حیاتی درباره هر دوی آنها در دل خود پنهان کرده است.
زندگی کارل مثل ساعت دقیق و منظم پیش میرود: هر روز از خانهای به خانه دیگر میرود و برای چند مشتری وفادارش کتاب میبرد. او سلیقهی هرکدام را میداند و با دقت داستانی را انتخاب میکند که دقیقاً مناسب آنها باشد. اما این زندگی منظم و پیشبینیپذیر، با ورود دختربچهای شاد و 9 ساله به نام شاشا
تحت فرماندهی چنگیزخان، ارتش مغول به سمت غرب پیشروی میکند تا سلسله جین را نابود کند و سپس چشم به سلسله سونگ میدوزد. در میان درگیریهای داخلی بین مکاتب هنرهای رزمی، گوا جینگ جنگجویان دشتهای مرکزی را متحد میکند تا از شیانگیانگ دفاع کنند و شجاعت و وفاداری را در نبرد برای ملت به نمایش میگذارد.
داستان در دهه 1920 در تیانجین، شمال چین میگذرد و بر رقابت میان پسر یک استاد هنرهای رزمی و برجستهترین شاگرد او تمرکز دارد. پس از مرگ استاد پیر، این دو برای به دست آوردن کنترل آکادمی مشهور هنرهای رزمی او روبهروی هم قرار میگیرند. اما به جای رعایت قانون حل اختلافات پشت درهای بسته، جنگ خود را به خیابانها میبرند.
در دهه 1950، یک تازهعروس بهظاهر عاقل و برادرشوهر سرکش او، سفری موازی را در مسیر خطر، عشق و کشف خود آغاز میکنند.