قسمت چهارم منتشر شد.
همایون و ارغوان در آستانه ازدواج، قربانی خیانتی هولناک می شوند. همایون پشت دیوارهای زندان برای انتقام از سامان لحظه شماری می کند که مرگ از راه می رسد. آرشام یکتا متولد می شود. دختری به نام صحرا کنارش قرار می گیرد تا مسیر انتقام از خائنان برای آرشام هموار شود.
طرفداران پایان دادن به بی خانمانی، یک تورنمنت سالانه برای افراد بی خانمان ترتیب می دهند تا در یک سری مسابقات فوتبال به نام جام جهانی بی خانمان ها شرکت کنند.
قسمت یازدهم منتشر شد.
ماجراهای یک کارگردان سینما است که درگیر پرونده قتلی میشود.
قسمت بیستم منتشر شد.
آمرلی داستان عاشقانه یک خبرنگار عراقی برای یافتن راز زندگیاش در یک موقعیت جنگی است…
معلمی به نام علی بهاریان و با نام هنری سهراب بهاریان در رشته نمایشنامهنویسی تحصیل کرده و حالا پس از سالها بیکاری به تازگی در یک مدرسه به عنوان معلم ادبیات مشغول به کار شدهاست.
ایرنا گوت 19 ساله در خانه یک افسر نازی بسیار مورد احترام در لهستان وقتی متوجه می شود که محله یهودی نشین در شرف نابودی است، به خانه دار ارتقا می یابد. او که مصمم به کمک به دوازده کارگر یهودی است، تصمیم می گیرد آنها را در امن ترین جایی که فکرش را می کند - زیرزمین خانه سرگرد آلمانی - پناه دهد. در طول هشت ماه آینده، ایرنا از شوخ طبعی، شوخ طبعی و شجاعت بسیار خود استفاده می کند تا دوستان خود را تا جایی که ممکن است پنهان کند.
عشق در بین درگیریهای داخلی و خارجی در یک کالج مهندسی شکوفا میشود ولی خیلی زود وسعت آن بالا میگیرد و به یک جنگ منجر میشود...
دارتانیان مجبور میشود برای نجات کنستانس که در مقابل چشمانش ربوده شده بود، با میلادی متحد شود. اما با اعلام جنگ و پیوستن آتوس، پورتوس و آرامیس به جبهه، رازی از گذشته اتحادهای قدیمی را از بین میبر ...
در آینده ای نزدیک، گروهی از روزنامه نگاران جنگ تلاش می کنند تا در حالی که حقیقت را گزارش می کنند، زنده بمانند، زیرا ایالات متحده در آستانه جنگ داخلی قرار دارد.
آزا با پتانسیل خود برای عشق، خوشبختی، دوستی و امید روبرو می شود و در حالی که در رگبار بی پایانی از افکار تهاجمی و وسواسی می گذرد.