فضای فیلم مصلحت در سالهای اول بعد از انقلاب و برگرفته از یک ماجرای واقعی است. داستان از آنجایی آغاز میشود که «مهدی» پسر آیتالله مشکاتیان که یکی از مقامات بلندپایهی قوهی قضائیه است، مرتکب قتل میشود، اما از پذیرفتن آن سر باز میزند و اطرافیان پدرش به خاطر «مصلحت» انقلاب، سعی میکنند کس دیگری را به جای او متهم جلوه دهند.
روایت قصه ی یک مرد آتشکار در کارخانه ی ذوب آهن است که بر اثر تصمیمی با روح پدرش درگیر می شود و…
این داستان ادامه داستان اخراجیها یک است. در اوایل فیلم عراقیها اقدام به کشتن مجروحین می کنند و اخراجیهای اسیر شده را به یک اردوگاه به سرپرستی رسول می برند. از طرف دیگر، خانواده آنها که قصد مسافرت به مشهد را داشتند، توسط سازمان مجاهدین خلق ایران با ربودن هواپیما و نشاندن آن در عراق ایشان را ترغیب به اعطای درخواست پناهندگی به صدام حسین میکنند. مسافران که خانوادههای اخراجیها هم جزو آنها بودند، برگه درخواست پناهندگی را پاره کرده و سرود ای ایران را میخوانند.
یونس راننده تاکسی کهنهکار، در پایانِ یک روزِ کاری به زن جوان بارداری کمک میکند تا به بیمارستان برسد. غافل از اینکه در بیمارستان اتفاقاتِ زیادی در انتظارِ اوست. پزشک و کارکنان بیمارستان پیشداوریهایی گوناگون دربارهٔ راننده و ارتباطش با زن دارند، اما در مقابل پرسشهای خود فقط با سکوت راننده روبرو میشوند.
سام (محمدرضا گلزار) و عَبِد با هم رفقای صمیمی هستند. با گذشت زمان سام به نرگس، خواهر عبد علاقهمند میشود. عبد که قهرمان ورزشی میشود از سام چاقویی را به عنوان هدیه دریافت میکند و وقتی با چاقو ژست میگیرد ابی عکاس از او عکس میگیرد. بعد از مدتی مشخص میشود که...
جلسهٔ خانمها در تعاونی مستقل بانوان تشکیل شده و شقایق مدیرعامل این تعاونی برای ساخت یک مجتمع پزشکی تخصصی کودکان احتیاج به پول بیشتری پیدا میکند. همسر شقایق، سیاوش، امتحان دورۀ تخصصی دکترا را در پیش دارد، ولی...
دختری جوان به نام مهتاب (هدیه تهرانی) در خیابان با ماشین فرد مسافرکشی به نام ارسطو (بهرام رادان) در خیابان تصادف کرده و فرار میکند. ارسطو (بهرام رادان) با کمک دوست خود اتومبیل مهتاب را پیدا میکند و بعد از قطعه قطعه کردن آن را به مهتاب (هدیه تهرانی) تحویل میدهد.
فیلم لاک قرمز یک اثر اجتماعی است و یک فیلم زنانه است و بیشتر به مطالبی در مورد زنان اشاره میکند.این فیلم در مورد یک دختر ساده ای است که بعد از سالها به دستان خود لاک قرمز زده است اما از شانس بد روزگار صورت های مختلف خود را به او نشان میدهد و او را نا امید میکند.این دخترک یک پدر معتاد دارد و با مادر و خواهر خود در جنوب شهر زندگی میکنند و به دلیل اعتیاد پدرش مشکلات زیادی برایشان به وجود می آید.نام دخترک داستان ما اکرم است که غرورش از هر چیزی برایش مهم تر هست و هرکاری میکند تا غرورش از بین نرود اما در اخر داستان او به یک شخصیت دیگر تبدیل میشود...
اتی (احترام) سهم خود را از خانه اجاره ایی که با دوستانش اجاره کرده نپرداخته و صاحب خانه قصد دارد آنها را بیرون کند. جهانگیر جوانی که در بوتیک کار میکند مبلغ مورد نیاز اتی را فراهم میکند. اما اتی با آن مبلغ تصمیم میگیرد به خارج برود. سعی اتی برای تهیه کسری پولی که برای خارج رفتن نیاز دارد اتی را در موقعیت خطیری قرار میدهد.
وزارت ارشاد قصد دارد از نخبگان ایرانی مقیم خارج دعوت کند تا در یک همایش فرهنگی به ایران بیایند و در برنامههای فرهنگی برای ایرانیان سخنرانی یا برنامه اجرا کنند. یکی از این دعوتنامهها قرار است برای یک رهبر ارکستر که شخصیت برجسته و صاحب نامی که در آمریکا زندگی میکند فرستاده شود اما...