فیلمیفای دانلود فیلم و سریال - imdb

وکیلی به نام رابرت تصمیم می‌گیرد علیه یک شرکت بزرگ تولید مواد شیمیایی که باعث ایجاد آلودگی و صدمات زیادی به محیط زیست شده است، یک پرونده ایجاد کند و در مقابل این شرکت بایستد. اما…

فصلی تازه از زندگی دختری به نام لارا که همراه با خانواده خود به یک شهر جدید نقل مکان کرده است. در این میان او با یک ستاره زخمی که از آسمان سقوط کرده دوست شده و ماجراهای جذابی را رقم می‌زند که…

دیزی کوئوکای دوست داشتنی، مهربان و خوشبین، یک رویای دور از دسترس دارد؛ پیروزی در «ترسناک ترین بازی های جهان!» آیا او موفق می شود که به بزرگ ترین آرزویش دست یابد؟!

افسر پلیسی حرفه‌ای در تلاش و تعقیب و گریزی برای شکار یک گانکستر مخوف است، او از هر روشی برای به دام انداختن این گانگستر استفاده می‌کند، اما…

وینسنت پَری، متهم به قتل همسرش، از زندان سن کوئنتین در منطقهٔ سان فرانسیسکو می‌گریزد و تحت حمایت آیرین جانسن قرار می‌گیرد. سپس با جراحی پلاستیک چهره‌اش را عوض می‌کند تا بتواند فارغ از تعقیب پلیس، قاتل واقعی همسرش را پیدا کند.

دختری جوان به نام جو گرین، پیوندی عاطفی و ناگسستنی را با یک اسب وحشی زیبا ایجاد می‌کند و...

در این مستند تماشایی کارگردان فیلم، برایس دالاس هاوارد به همراه پدر خود با برخی از چهره های مطرح هالیوود مصاحبه میکند و آن‌ها از تجربیات زیبا، به یادماندنی و خنده دار خود پس از پدر شدن برای مخاطبین میگویند. همچنین آن‌ها نکات و توصیه‌های ارزشمند خود را به افرادی که به زودی پدر خواهند شد گفته و…

الکس، یک مهندس صدا، به طور تصادفی صداهای مرموز را ضبط می کند: پیام های ناراحت کننده ای از زندگی پس از مرگ که او را از خطر قریب الوقوع و وحشتناک هشدار می دهد.

پس از سه سال مخفی شدن در یک محله دورافتاده، خبر به ماریان می رسد که پادشاه ریچارد شیردل مرده است. معشوقه‌اش رابین هود در حال بازگشت از جنگ است. او با خروج از پناهگاه خود به ملاقات او می شتابد اما آنها متوجه می شوند که همه چیز آنطور که به نظر می رسد نیست. ویلیام دی وندنال، کلانتر رسوا شده ناتینگهام، از تبعید بازگشته و برای انتقام آمده است.

نوروال جوانی است که پدر و مادرش از یکدیگر جدا شده اند و در حال حاضر با مادرش زندگی میکند. این جدایی باعث شده نوروال در زندگی خود با مشکلات زیادی درگیر باشد، به همین دلیل وقتی پدرش نامه ای به او میفرستد و دعوتش می کند که به دیدنش برود، نوروال بلافاصله چمدانش را بسته و راهی جاده میشود. اما پس از رسیدن به خانه پدری، متوجه میشود آنچه فکر میکرده در انتظارش نیست...