یک استاد زبان زمینیها به مدت یک هفته از سیاره کاکادو به زمین تبعید میشود. کاکادو سیاره است که طرفداران محیط زیست در آن زندگی میکنند و کسانی را که سطح کره کاکادو را آلوده کنند برای تنبیه شدن به زمین میفرستند. فیلم به ارتباط این موجود فضایی با آدمها، بخصوص با گلنار دخترک 8 ساله یک خانواده تک فرزند میپردازد.
سعید مرد چهل و چهار ساله ای که همسرش را سال ها پیش در یک سانحه از دست داده با دختر دوازده ساله اش نبات زندگی آرام و شیرینی را در تهران سپری می کند. با ورود ناگهانی زنی به زندگی نبات، سرنوشت همه آنها دستخوش تغییراتی میشود...
فیلم اگه میتونی منو بگیر روایت آقا بزرگ هنگام مرگ وصیت می کند طبق رسم همیشگی خانواده لاقوز، آقابالا باید برای برادر کوچکترش، شازده، سه زن بگیرد و سپس ارث را به مساوی بین خود تقسیم کنند. چنانچه به وصیت وی عمل نکنند دست او از دنیا کوتاه نخواهد ماند. آقابالا برای این که سهم الارث برادرش را هم به دست آورد، سه زن را به بهانه ازدواج، مأمور از بین بردن او می کند.
این فیلم داستان زندگی یک بازیگر پیشکسوت به نام حسین عطاری (جمشید مشایخی) را روایت میکند که سالهاست جلوی دوربین نرفتهاست و حالا که بناست مراسم تجلیلی برایش برگزار شود هم هیچکس از محل زندگیش خبر ندارد. اینجاست که رفقای قدیمی این بازیگر که آنها نیز مدتهاست به دنبالش هستند درصدد برمیآیند تا با کمک نوه اش، او را پیدا کنند..
سعید مسرور دانشجوی رشته پزشکی برای پرداخت قرض خود به آقای سام ناچار میشود برای گرفتن وام، با دختر دانشجویی به نام روشنک ازدواج صوری انجام دهد تا بتواند از وام ازدواج بهرهمند شود. از طرفی دیگر شراره دختر آقای سام به سعید علاقمند شده و.......
یک آپارتمان در حاشیه شهر تهران که مالکش درگذشته بدون وارث مانده و اداره امور آپارتمان و مستاجرها را مباشر مالک درگذشته که خود نیز ساکن همین ساختمان است به عهده گرفته و قصد دارد با همکاری یک مشاور املاک محلی ملک را تصاحب کند. آپارتمان فرسوده و نیازمند تعمیرات اساسی است ولی عباس آقا (مباشر مالک درگذشته با بازی عزت الله انتظامی) نه خود وظیفه تعمیرات را به عهده میگیرد و نه به دیگر ساکنان اجازه انجام این کار را میدهد. در این ساختمان هر یک از ساکنان به دنبال به کرسی نشاندن حرف و نظر خود هستند و...
اسد دادوند و نامزدش، شکوه تکاوندی، قرار گذاشتهاند که پس از یافتن خانهای اجارهای ازدواج کنند. اسد پس از مدتی تلاش به کمک برادرش، امین، خانهای پیدا میکنند . خانه در اجارهٔ مرد عیالواری است به نام گلدوست که وضع مالی مناسبی ندارد و قادر نیست خانهٔ جدیدی پیدا کند..
رضا شایسته پس از سالها زندگی در غربت به ایران میآید تا پس از مرگ در خاک وطنش آرام بگیرد. تنها نگرانی شایسته این است که پس از مرگش کسی نیست که برای او مراسم ختم بگیرد و برایش گریه کند…
زینال بندری، قاچاقچی سابقهدار تریاک، توسط ستوان احمد، رئیس اداره مبارزه با مواد مخدر، دستگیر و روانه زندان میشود، اما با پرداخت رشوه محکومیت خود را به حبس تقلیل میدهد و پس از یک سال، بهدلیل خوشرفتاری، آزاد میشود. بار دوم، که پس از درگیری و مجروحیت، در ملاقاتی که با عوامل شبکه گسترده توزیع مواد مخدر دارد، خام حرفهای آنها میشود و تصمیم میگیرد ستوان احمد را در دستگیری قاچاقچیان یاری دهد. او با کمک احمد، شبکه توزیع تریاک را متفرق میکند؛ ولی..
داستان فردی را روایت میکند که به اشتباه با یک فرمانده جنگ جابجا گرفته میشود و باعث به وجود آمدن اتفاقاتی در زندگی اش میشود..