چند سرباز یک روز جمعه به همراه گروهبان خود به شهر میآیند. این روز تعطیل اما برای آنها حوادثی تازه در پی دارد و آنها را به نگاهی دیگر میرساند.
زندگی آرام اعضای خانواده ربانی با ورود ناخواسته یک مار، پیداشدن یک نسخه خطی نفیس و یک حفره اسرارآمیز دچار تحولاتی میشود...
زندگی آرام اعضای خانواده ربانی با ورود ناخواسته یک مار، پیداشدن یک نسخه خطی نفیس و یک حفره اسرارآمیز دچار تحولاتی میشود...
سارا و آیدا دوستان صمیمی هستند که آبروی یکی از آنها به خطر افتاده چون پروندههای چند میلیاردی رو سارا به چند صدملیون فروخته و پلیسها آیدا را دزد میدانند آیا این دو دوست تا کجا به پای یکدیگر می ایستند
علی مشرقی نویسنده داستانهای کوتاه به اتهام قتل همسرش بازداشت می شود. او باید برای اثبات بی گناهی اش شاهدی را به دادگاه بیاورد و شاهد، زنی است به نام مریم شکوهی که حاضر نمی شود به دادگاه بیاید ولی مشرقی سعی می کند به زن نزدیک شود…
در فیلم جیب بر خیابان جنوبی بگذار به ضرب شمشیر یک دلاور از پا درآیم، پولاد در قلب و لبخند بر لب. زمانی چنین گفته بودم، ولی تقدیر چه بازی ها که ندارد، میدان جنگ من فاضلاب گند خیابان بود و خصم من یک گاری با باری هیزم. بسیار منطقی است، من همه چیزم را از دست داده ام، حتی مردنم را..
محمولههای قاچاق در ایران طی چند مرحله لو میرود و شخصی به نام اسکندری در این رابطه به ایران میآید تا قضیهٔ چگونگی لو رفتن محمولهها را پیگیری کند..
نزدیک عید است و همه مردم مشغول خانه تکانی و استقبال از سال نو هستند. دختر جوانی به نام روحانگیز (ترانه علیدوستی) که خود را آماده ازدواج میکند، روز چهارشنبهسوری برای کار به خانه خانوادهای متوسط وارد میشود. فضای پرتنش و غمانگیز خانه، به همراه غوغای انفجار ترقههای چهارشنبهسوری فضایی بیثبات و ناآرام به وجود آورده است.
در فیلم متری شیش و نیم در بزنگاه روزهای سخت، اعتیاد و مواد مخدر هم گریبان زندگی مردم این شهر را رها نمیکند...
در فیلم سینمایی روزگاری عشق و خیانت اتفاقی غیرمنتظره پروانه و دخترش آینه را غافلگیر میکند، گویا این اتفاق ریشه در گذشته پروانه دارد گذشتهای که سالها از مواجه با آن هراس داشته است…