یک دختر هجده ساله که دکترها بیماری لاعلاج او را جواب کردهاند، میخواهد به اروپا برود تا مادر حقیقیاش را پیدا کند اما...
اکنون که ایوان در آستانه 21 سالگی است، او اکنون بزرگ شده و در نهایت به اندازه کافی بزرگ شده است تا با واسیلیسا زیبا ازدواج کند. اما زمانی که واسیلیسا در مسکو مدرن ربوده می شود و به دام می افتد، ایوان و دوستانش باید برای نجات به امروز سفر کنند...
با برقراری صلح و آرامش در بلگوری، بعد از شکست شیطان آغاز می شود. ایوان که دارای شهرت به سزا و شایسته ای است، با کمک و همراهی خانواده، دوستان و شگفتی های کوچک دنیای مدرن، زندگی راحتی دارد. از طرفی دیگر، شمشیر جادوییش به او توانایی های بیشتری می دهد. اما پس از مدتی، شیطان ظهور می کند و وجود دنیای جادویی را به خطر می اندازد. به همین دلیل، ایوان و دوستان قدیمی و رقبای جدیدش، باید برای مقابله با دشمنان و بازگرداندن صلح به بلگوری تلاش کنند.