در سال 1898، یک جنایت فجیع است که در بیشه ای اتفاق می افتد و افرادی برای شهادت و اینکه این اتفاق چگونه افتاده فرا خوانده میشوند و از دید خودشان داستان را تعریف میکنند.
در سال 1870، ده سال از جنگی خونین بین مهاجران و آپاچیها می گذرد.تام جفوردز ، یکی از پسران آپاچی را نجات داده و تصمیم می گیرد از این فرصت استفاده کرده و به عنوان سفیر مشغول به کار شود.برخلاف تعجب همگان ماموریت او موجب ایجاد راهی ارتباطی با آپاچیها می شود و…
نورما دزموند، هنرپیشهای بازمانده از دوران سینمای صامت، اینک با اختلالات روانی رو به رو است. وی در ویلایی رو به ویرانی، همراه با با مردی که قبلاً شوهرش بوده و حال خدمتکار اوست، در سانست بولوار زندگی میکند. نورما در حالی که هنوز آرزوی بازگشت به صحنه را دارد، تصادفاً با نویسندهٔ جوان اما موفقی آشنا میشود و کم کم به او علاقهمند میگردد. چندی طول نمیکشد که این رابطه با قتل و جنون پایان میپذیرد.