
در یک تعطیلات آخر هفته در عمارتی دورافتاده کنار دریاچه، گروهی از دوستان ناگهان درگیر شبکهای از رازها، فریب و فناوری پیشرفته میشوند. با بالا گرفتن تنشها و به چالش کشیده شدن وفاداریها، آنها حقایق نگرانکنندهای را درباره خودشان و دنیای اطرافشان کشف میکنند.
لنارد فایف، فیلمساز مستند چپگرای مشهور کانادایی-آمریکایی، یکی از شصت هزار نفر از کسانی بود که از خدمت در جنگ ویتنام فرار کرده و به کانادا پناه بردند. اکنون در اواخر دهه هفتاد عمر خود، فایف در حال مرگ بر اثر سرطان در مونترال است و موافقت کرده است که آخرین مصاحبه خود را انجام دهد، مصاحبهای که در آن عزم دارد تا تمام اسرار خود را فاش کرده و زندگی افسانهایاش را از افسانهزدایی کند.
زمانی که یک سگ پلیس وفادار و صاحب افسر پلیس او در حین انجام وظیفه مجروح میشوند، یک عمل جراحی دیوانهوار اما نجاتبخش آنها را به هم متصل میکند و مرد سگ متولد میشود. مرد سگ سوگند یاد میکند که از مردم محافظت کرد. در حالی که مرد سگ هویت جدیدش را میپذیرد و سعی میکند رئیس خود را تحت تأثیر قرار دهد، باید نقشههای شیطانی و زیبا از ابرشرور گربهای پیتی گربه را متوقف کند.
اما برای رسیدن به پدرش باید به قطب جنوب برود. او به آمریکای جنوبی سفر میکند، اما نمیتواند سوار قایق شود تا آخرین مرحله سفرش را طی کند. بنابراین، مخفیانه وارد یک کشتی تفریحی میشود و در آنجا با مهندسی به نام اندی آشنا میشود.
وقتی سونگدو، متخصص قلب، و همسرش متوجه میشوند که دخترشان سومی روزبهروز علائم عجیبی از خود نشان میدهد، تصمیم میگیرند یک مراسم جنگیری انجام دهند. با ورود کشیش بان، او مطمئن میشود که شیطانی در وجود سومی است. به نظر میرسد که این مراسم موفقیتآمیز بوده و شیطان از
پلانکتون که در تسخیر دنیا شکست میخورد، به کار خود در چام باکت ادامه میدهد و با کمک همسر کامپیوتریاش، کارن، در رقابت بیپایانش با آقای کربس میجنگد.
افسر سابق نیروهای ویژه، فاتح سینگ، زمانی که دختری قربانی یک باند جرایم سایبری میشود، دوباره وارد عمل میشود. آیا میتواند پیش از آنکه دیر شود، این مافیا را نابود کند؟
پس از از دست دادن امپراتوری مواد مخدرش، فری بومان بالاخره دور از دنیای تبهکاری برابانت به آرامشی نسبی دست یافته است—اما گذشتهاش دوباره او را گرفتار میکند.
کابوراگی به عنوان مظنون یک پرونده قتل وحشیانه دستگیر شد، اما فرار میکند. او در سراسر ژاپن پنهان شده و مدام جابهجا میشود. در این مدت، با سایاکا، کازویا و مای آشنا میشود. در همین حال، کارآگاه ماتانوکی در تعقیب اوست و برای دستگیریاش تلاش میکند. او افرادی را که کابوراگی را ملاقات کردهاند، بازجویی میکند، اما هر یک از آنها توصیف متفاوتی از او ارائه میدهند.
متهم به قتل خانوادهاش و رها شده در آستانه مرگ، یک قاتل حرفهای سابق برای انتقام از «شیاطین» نقابداری که شهرش را تسخیر کردهاند، از هیچ چیز دریغ نخواهد کرد.