
گروهی از بازماندگان در شب هالووین، در یک روستای بازسازیشده تاریخی گرفتار میشوند. آنها باید با هم متحد شوند تا با کدوتنبل زندهای که به دنبال انتقام است، مبارزه کنند.
یک مرد ماسکپوش روانی، اعضای گروه بازیگران یک جاذبه هالووینی در حومه شهر را هدف قرار میدهد و آسیبهای ساختگی آنها را به ترسهای واقعی و وحشتناک تبدیل میکند. با افزایش ترس، مرزهای بین اجرا و واقعیت محو میشود.
پِی شینگ، که در ابتدا به عنوان شکارچی جایزه برای پول جان خود را فدای میکرد، پس از شاهد بودن قتل افرادی که برای عدالت ایستاده بودند، به تدریج بیدار شد و تصمیم گرفت مقابله کند.
ناامید از فساد و خشونت، یک افسر پلیس درستکار به یک انتقامجوی نقابدار تبدیل میشود تا عدالت مرگبار را برای جنایتکاران و پلیسهای فاسد اجرا کند.
یک چوپان برای رهایی از نفرینی که مانع ازدواج او شده، به یک زن جادوگر روی میآورد. جادوگر به جای کمک مستقیم، او را با مجموعهای از وظایف غیرممکن مواجه میکند. مرد باید با انجام این کارهای دشوار و مواجه شدن با چالشهای بزرگ، طلسم را بشکند و در این مسیر، از خود و تواناییهایش بیشتر از آنچه که تصور میکرد، کشف کند.
نگهبان کامیون زرهی جیمز برودی با پسرش کیسی در حال حمل میلیونها دلار بین بانکها است، زمانی که تیمی از دزدان به رهبری روک نقشه تصاحب کامیون آنها را برای تصرف ثروتها طراحی میکنند. پس از یک تعقیب و گریز خشونتآمیز با ماشین، روک به زودی کامیون زرهی را محاصره کرده و جیمز و کیسی خود را در یک پل فرسوده گرفتار میبینند.
وسنت و آرانیا، یک زوج، به خانهای ردیفی و آرام نقلمکان میکنند و به دنبال آرامش و خلوت هستند. اما یک طوفان شدید آنها را در خانه گیر میاندازد و اختلالات ماورایی نگرانکنندهای شروع به رخ دادن میکند که ازدواجشان را به خطر میاندازد. وسنت باید حقیقت پشت این وقایع ماورایی را کشف کند، قبل از اینکه همه چیز از هم بپاشد.
بعد از پیدا کردن یک تفنگ قدیمی پسر جوانی به نیروهای مقاومت شوروی می پیوندد تا در مقابل نیروهای آلمانی بایستد و وحشت جنگ جهانی را تجربه میکند ...
دو فیکسر حرفهای به نامهای جک (با بازی جرج کلونی) و نیک (با بازی برد پیت) که پس از وقوع جرم، اقدام به پاککردن و از بین بردن سرنخها میکنند، برای سرپوش گذاشتن بر روی یک جنایت پیچیده و خطرناک استخدام میشوند. اما زمانی که وقوع حوادث غیرمنتظره همه چیز را از کنترل خارج میکند، این دو که خود را گرگهای تنها میدانند، مجبور به همکاری با یکدیگر میشوند و…
سارا مقدم پس از گم شدن دخترش ارغوان، به دادسرا مراجعه می کند. موبایل ارغوان ردیابی می شود تا آخرین فردی که او را دیده مشخص شود. یافته ها از وقوع اتفاقاتی هولناک پرده بر می دارد.