
در آستانهی آغاز تور جهانی، اسکای رایلی، خوانندهی مشهور موسیقی پاپ، با رویدادهای وحشتناک و غیرقابل توضیحی روبهرو میشود. تحت فشار ترسهای فزاینده و چالشهای شهرت، اسکای ناچار میشود با گذشتهی تاریک خود مواجه شود.
داستان مردی به نام دیوید را روایت میکند که با بحرانهای زندگی مواجه است و برای خرید یک مبل به همراه مادر بیمار و سه خواهرش به فروشگاهی میرود. این فروشگاه که در آن مادر دیوید تصمیم میگیرد از جایش تکان نخورد، تبدیل به صحنهای برای شکستن دیوارهای خفقانی روابط خانوادگی میشود. مبل به یک نماد از پناهگاه و فرار از واقعیت تبدیل میشود، جایی که مادر دیوید، با نشستن بر آن، از رویارویی با دنیای بیرون خودداری میکند و همین باعث ایجاد بحرانهای جدیدی در خانواده میشود.
وقتی زنی برای انتقام از همسر خشونتگرش با یک آدمکش مرموز ملاقات کرد، زندگیاش به تاریکی فرو رفت. عشق طوفانی آنها، او را وارد دنیایی از عدالت خونین کرد. اما با بالا رفتن تعداد قربانیان، او شروع به کشف رازهای تاریک شریکی کرد که شاید خطرناکتر از چیزی باشد که تصور میکرد.
یک مادر ناامید، که از کودکی تحت تعقیب روحی شیطانی بوده، تنها راه نجات دختر بیمارش را در این میبیند که خودش را به تسخیر همان نیروی پلید درآورد.
قسمت ششم منتشر شد.
روث کلارک، زنی میانسال و سختکوش که به عنوان یکی از بهترین تولیدکنندگان شربت افرا در کانادا شناخته میشود، دیگر تحمل مقید بودن به قوانین بروکراتیک و ادب اجتماعی کشورش را ندارد. با کمک رمی بوشار، یک شخصیت ساده و کوچکاندام محلی، مسیر تازهای در پیش میگیرد.
قسمت ششم منتشر شد.
مینیسریالی داستانی بر اساس زندگی آیرتون سنا دا سیلوا، اسطوره برزیلی مسابقات اتومبیلرانی که سه بار قهرمان مسابقات فرمول یک جهان شد.
قسمت دهم منتشر شد.
داستان درباره یک روانشناس کودک به نام الی آدلر (با بازی بیلی کریستال) است که پس از مرگ تراژیک همسرش بهدلیل خودکشی، با پسربچهای پریشانحال روبرو میشود که ظاهراً پیوندی ترسناک و مرموز با گذشته الی دارد.
قسمت دوازدهم منتشر شد.
وقتی باورهای مومو و اوکارون با هم در تضاد قرار میگیرد، آنها به دنیایی از ارواح، بیگانگان و قدرتهای بیدارشده پرتاب میشوند.
قسمت هشتم منتشر شد.
پس از 10 سال اقامت در ایالات متحده، هو یانگ به کره بازمیگردد و به طور اتفاقی در یک کافه با اولین عشق خود، هونگ جو، روبهرو میشود. حالا هو یانگ، همانند روزهای 19 سالگی و زمانی که برای اولین بار هونگ جو را ملاقات کرد، دست و پای خود را گم میکند. با بازگشت احساسات قدیمی، باید دید آیا آنها میتوانند به عشقشان فرصتی دوباره بدهند یا نه.
قسمت ششم منتشر شد.
ده هزار سال پیش از به قدرت رسیدن پل آتریدیز، دو خواهر به نامهای والیا و تولای هارکونن فرقه افسانهای و محفل زنان را پایهگذاری کردند که بعدها با نام بن جسره شناخته شد تا سرنوشت آینده بشریت را تحت کنترل خود درآورند.