
هفت سال پس از اتفاقات فیلم طالع نحس 1 ، دیمین دجال که اکنون سیزده ساله شده، سرانجام تحت هدایت شاگرد نامقدس شیطان از سرنوشت خود مطلع می شود. در همین حال، نیروهای تاریک شروع به کشتن همه کسانی می کنند که به هویت واقعی کودک پی برده اند.
ریموندو، یک مبارز سابق مکزیکی، با مردی ناراضی که زندگی و رابطه اش با دخترش در حال از هم گسیختگی است، پیوند نامحتملی برقرار می کند.
فیلم میانه قرن 2022 در مورد دکتر آلیس و همسرش تام است که برای تعطیلات آخر هفته، یک خانه مدرن پر زرق و برق را که توسط معمار فردریک بنر طراحی شده، اجاره میکنند. اما آلیس و تام به زودی متوجه میشوند که بنر و دو همسرش به طرز مرموزی در این خانه مردهاند، با این حال روح آنها هنوز هم در این خانه سرگردان است. زمانی که آنها با پسر دیوانه بنر ملاقات میکنند، متوجه میشوند که باید قبل از اینکه دچار جنون شوند از این خانه ترسناک فرار کرده و…
در فیلم بکی دختری نوجوان به نام بکی هوپر که روزهای آخر هفته را همراه با پدرش در خانهای ییلاقی سپری میکند، بر حسب اتفاق، کلیدی اسرارآمیز را درون یک جعبه پیدا میکند. دیری نمیگذرد که چهار زندانی فراری بسیار خطرناک، وارد اقامتگاه آنها میشوند و...
فیلم هفت 1995، دیوید میلز، که به تازگی انتقالی گرفته و ویلیام سامرست، که بزودی بازنشسته میشود هر دو کارآگاههای جنایی هستند که عمیقاً درگیر پرونده یک قاتل سریالی دگرآزار میشوند. قاتلی که قتلهای خود را به دقت بر طبق هفت گناه کبیره طرحریزی کردهاست: شکمپرستی، طمع، تنبلی، خشم، غرور، شهوت و حسادت...
در بالای فلات تبت. در میان درههای ناشناخته و غیرقابل دسترس، یکی از آخرین پناهگاههای دنیای وحش قرار دارد که جانوران نادر و ناشناختهای در آن زندگی میکنند. وینسنت مونیر، یکی از مشهورترین عکاسان حیات وحش جهان، سیلوین تسون (Sylvain Tesson) ماجراجو و رماننویس (در جنگل سیبری) را در آخرین ماموریت خود با خود همراه میکند. برای چندین هفته، آنها در جستجوی حیوانات منحصر به فرد در این دره ها کاوش می کنند و سعی می کنند پلنگ برفی را که یکی از کمیاب ترین و سخت ترین گربه های بزرگ برای نزدیک شدن است، ببینند.
دیجی والتر" یک پسر 12 ساله است که همیشه از پنجره ی اتاقش خانه ی آقای نبرکرکر را دید می زند آقای نبرکرکر همسایه ی مرموزی است و هر چیز که در حیاط خانه اش بیافتد مصادره می کند پدر و مادر دیجی برای تعطیلات آخر هفته به خارج از شهر می روند و دیجی را به پرستار بچه الیزابت می سپارد ولی دیجی همراه ...
داستان فیلم در سال 1988 در ایالت وایومینگ می گذرد، زنی پیش خدمتی است که توسط دو گاوچران مجروح و از ریخت می افتد. کلانتر شهر تنها به جریمه کردنشان اکتفا می کند. اما دوستان زن برای کسی که بتواند انتقامش را بگیرد هزار دلار جایزه می گذارند. ویلیام مانی هفت تیرکشی که توبه کرده ولی هنوز گذشته زشتش عذابش می دهد به کمک دوست قدیمی اش و یک مرد جوان آخرین کار خود را شروع می کند.
این فیلم دو هفته آخر زندگی هیتلر ملقب به «پیشوا» یعنی از 17 تا آخر آوریل سال 1945 میلادی را در سنگر زیرزمینی فرماندهیاش به تصویر کشیده است. در این مرحله، فیلم از فرو ریختن ماشین نظامی و دستگاه سیاسی عظیم رژیم نازی آلمان و سقوط اخلاقی آن پرده بر می دارد.
لورا که از یک رابطه ی آزاردهنده آسیب دیده است، با پسر هفت ساله اش کودی از شوهر سابقش فرار می کند. اما در پناهگاه جدید، ایدهآل و دورافتاده خود، متوجه میشوند که هیولای دیگر، بزرگتر و ترسناکتری برای مقابله با آنها دارند…