داستان بنیان گذار پادشاهی باستان کره جنوبی گوگوریو در 37 سال قبل از میلاد است. جومونگ وقتی متوجه می شود که برادران ناتنیش قصد کشتن او را دارند تلاش می کند که انتظارات پدر و مادرش را برآورده کند و شروع به ساختن خود می کند تا جایی که مهارت هایش در هنرهای رزمی و استراتژی های ذهنیش در بالاترین حد ممکن قرار می گیرد.
نام شین پسر خانوادهای است که شرکت بزرگی را اداره میکنند. او بعد از یک تصادف غیرمنتظره به کما میرود؛ مادرش که متخصص هوش مصنوعی است، ربات اندرویدی به نام «نام شین 3» درست میکند که کاملاً شبیه پسر خودش است. رباتی که وارد دنیای انسانها میشود و وانمود میکند خود «نام شین» است.
در سال 1983 جغد، داکوتای شمالی، زندگی سه نفر از ساکنان - هوراس مسن، که بعد از ظهرهای خود را با خاطرات در کافی شاپ محلی می گذراند. میچ نوجوان، ستاره مدافع پشتیبان افسرده بازیکن-اسب قدرت; و جولیا معلم انگلیسی دبیرستانی که به تازگی منصوب شده است - همراه با ساکنان دیگر شهر، توسط یک کولاک سفید تاریخی واژگون شده اند.
پس از ردیابی منشا یک مصیبت آزاردهنده فراطبیعی در قبر اجدادی یک خانواده ثروتمند، تیمی از کارشناسان ماوراء الطبیعه بقایای آن را جابهجا میکنند - و به زودی متوجه میشوند که چه اتفاقی برای کسانی میافتد که جرأت میکنند قبر اشتباه را خراب کنند.
دنی یک نوجوان معمولی است که با استفاده از اختراع والدینش به ابر قهرمانی تبدیل می شود که می تواند اشباح را ببیند و با آنها مبارزه کند و...
شهر مانستروپولیس، وارد دورانی می شود که به تدریج، انرژی مورد نیاز خود را از خنده کودکان تامین کند. در این میان، یکی از فارغ التحصیلان دانشگاه هیولاها به نام تایلر تاسکمون، رویای همکاری با مایک وازوفسکی و جیمز سالیوان را در سر می پروراند و...
پس از غواصی در سوراخ خرگوش از سرنخ های درهم، یک محافظ سابق خود را برای محافظت از مدیر عامل یک شرکت جنجالی گوشت تولید شده در آزمایشگاه که همچنین بازمانده حمله سرنوشت سازی است که زندگی او را تغییر داد، استخدام می کند.
عرضه هوا در آینده نزدیک کمیاب است و هنگامی که دو غریبه ناامید برای یافتن یک پناهگاه اکسیژن وارد میشوند، مادر و دختری را مجبور میکند تا برای بقا مبارزه کنند.
کید، یک مرد جوان ناشناس که در یک باشگاه مبارزه زیرزمینی زندگی ضعیفی را بیرون میکشد، جایی که شب به شب، با پوشیدن ماسک گوریل، توسط مبارزان محبوبتر برای پول نقد مورد ضرب و شتم خونین قرار میگیرد. پس از سالها خشم سرکوبشده، کید راهی برای نفوذ به محاصره نخبگان شوم شهر پیدا میکند. در حالی که ترومای دوران کودکی او در حال جوشش است، دستان اسرارآمیز زخمی او یک کمپین انفجاری تلافی جویانه را به راه می اندازد تا با مردانی که همه چیز را از او گرفتند، حساب باز کند.
پس از از دست دادن فروشگاه لباسشویی خود در یک حادثه آتش سوزی، یک مادر مجرد Duk-hee از یک بانک تماسی دریافت می کند که یک وام سخاوتمندانه اولیه را ارائه می دهد بنابراین او بلافاصله آن را می گیرد. اما بلافاصله پس از آن، او متوجه می شود که قربانی یک طرح فیشینگ صوتی شده است. دوک هی که ویران شده برای کمک به پلیس مراجعه می کند، اما از اینکه امیدی به پس گرفتن پولش وجود ندارد، ناامیدتر می شود. در لحظه ناامیدی، جائه مین، فیشری که او را فریب داده بود، یک بار دیگر تلفن خود را زنگ میزند تا به دوک هی در مورد سازمان جنایتکاری که او را قفل کرده و او را مجبور به برقراری تماسهای فیشینگ صوتی از چین کرده است اطلاع دهد. با آن تماس، دوک هی تصمیم می گیرد خودش این پرونده را بررسی کند و با دوستانش با هواپیما به چین برود.